موبینگ

8 فروردین 1404 - خواندن 5 دقیقه - 70 بازدید

#مدیریت_تکنولوژی

#رفتار_سازمانی

✍️چکیده

موبینگ: وقتی همکاران علیه شما متحد می شوند

همه ما تجربه کار در محیط های چالش برانگیز را داشته ایم، اما گاهی این چالش ها از یک استرس معمولی فراتر می روند و به پدیده ای تبدیل می شوند که روان شناسان آن را "موبینگ" یا mobbing می نامند. این اصطلاح که از رفتار گروهی حیوانات در طبیعت الهام گرفته شده، در محیط کار به وضعیتی اشاره دارد که یک نفر به صورت هدفمند و سازمان یافته از سوی همکاران یا حتی مدیران مورد آزار و فشار قرار می گیرد. تصور کنید هر روز به محل کار خود قدم می گذارید و با حس ناخوشایندی روبه رو می شوید؛ نگاه های سنگین، پچ پچ های پشت سر، یا حتی دستاوردهایتان که به نام دیگران ثبت می شود. این موقعیت ها شاید در ابتدا کوچک به نظر برسند، اما وقتی مدام تکرار شوند، مثل سمی آرام در روح و روان فرد نفوذ می کنند.موبینگ با یک مشاجره ساده بین همکاران تفاوت دارد. این پدیده اشکال مختلفی به خود می گیرد؛ از تحقیر مداوم یا humiliation که شامل طعنه های پی درپی، مسخره کردن در جمع، یا بی اعتبار کردن فرد جلوی دیگران می شود، تا انزوای اجتماعی یا social isolation که فرد را از جمع طرد می کند، او را به جلسات دعوت نمی کند یا عمدا نادیده اش می گیرد. گاهی هم به شکل حمله به عملکرد کاری یا work sabotage خودش را نشان می دهد؛ مثل پنهان کردن اطلاعات مهم، سپردن وظایف غیرممکن، یا خراب کردن نتیجه تلاش های فرد.

این آزارها ممکن است با یک شوخی ساده یا انتقادی بی اهمیت شروع شوند، اما به مرور اعتمادبه نفس را از بین می برند و گاهی فرد را به اضطراب یا افسردگی می کشانند. بررسی هایی که در چند شرکت ایرانی انجام شده، نشان می دهد از هر پنج نفر، دست کم یک نفر تجربه چنین فشارهایی را داشته، ۶۰ درصد از قربانیان در نهایت کارشان را ترک کرده اند و تنها ۲۰ درصد از این موارد به صورت رسمی گزارش شده اند. این اعداد شاید کم به نظر بیایند، اما در مقیاس بزرگ تر، حکایت از مشکلی جدی دارند.

چرا چنین اتفاقی می افتد؟ دلایلش می تواند متنوع باشد. گاهی رقابت ناسالم یا unhealthy competition ریشه ماجراست؛ وقتی ترس از جایگزین شدن وجود دارد، بعضی ها ترجیح می دهند با حذف دیگران، خودشان را بالا بکشند. گاهی هم ضعف مدیریتی یا poor leadership مقصر است؛ مدیرانی که نمی توانند فضای سالمی بسازند، ناخواسته به این رفتارها دامن می زنند. در مواردی هم فرهنگ سازمانی سمی یا toxic culture باعث می شود این آزارها عادی به نظر بیایند و کسی جلویشان نایستد. در چنین محیط هایی، پدیده ای به نام groupthink یا تفکر گروهی شکل می گیرد که افراد بدون فکر کردن به درست و غلط، فقط چون جمع کاری می کند، همراه می شوند.

این مسئله فقط به ایران محدود نیست. در سوئد، پژوهشی نشان داده حدود ۳.۵ درصد از کارکنان در یک سال گذشته موبینگ را تجربه کرده اند. در آلمان هم نزدیک به ۱۱ درصد از شاغلان با این فشارها روبه رو شده اند. در جامعه ما هم، چه در محیط کار و چه در جمع های خانوادگی یا اجتماعی، ردپای چنین رفتارهایی دیده می شود، هرچند شاید نامی برایش نداشته باشیم. جایی که رقابت و سلسله مراتب پررنگ باشد، این موضوع خودش را بیشتر نشان می دهد.

حالا اگر کسی در چنین موقعیتی گیر افتاده باشد، چه می تواند بکند؟ یکی از راه ها مستندسازی یا document everything است؛ هر حرف و رفتاری که آزاردهنده است، باید جایی ثبت شود. صحبت با بخش منابع انسانی یا گرفتن کمک از یک مشاور روان شناس هم می تواند راهگشا باشد. مهم تر از همه، مرزگذاری یا setting boundaries است؛ فرد باید روشن کند که چه رفتارهایی را تحمل نمی کند. اما واقعیت این است که موبینگ فقط مشکل یک نفر نیست، بلکه یک مسئله سازمانی است و تا وقتی جو کلی تغییر نکند، این چرخه ادامه دارد.

راهکارهایی هم برای بهبود اوضاع وجود دارد. مثلا اگر محیط کار فضایی شفاف داشته باشد که افراد بتوانند حرفشان را بزنند، شاید این فشارها کمتر شود. مدیران هم اگر حواسشان به تعاملات گروهی باشد و نگذارند چنین جوهایی شکل بگیرد، می توانند تفاوت بزرگی ایجاد کنند. بالا بردن آگاهی هم مهم است؛ مثلا تحقیقی در بریتانیا نشان داده اگر فقط ۲۰ درصد از افراد یک گروه از قربانی حمایت کنند، کل جو عوض می شود. یا در هلند، با برنامه های آموزشی برای تشخیص و گزارش فشارهای روانی، گزارش های موبینگ در دو سال ۳۰ درصد کم شده است. این ها نشان می دهد با کمی تلاش، می شود جلوی این سم خاموش را گرفت. در نهایت، این موضوع آن قدر لایه های مختلف دارد که نمی شود ساده از کنارش گذشت؛ چیزی که شاید اولش پیش پاافتاده به نظر بیاید، اما می تواند زندگی آدم ها را زیر و رو کند.

#بنیاد_ملی_نخبگان

#انجمن_مدیران_برتر_ایران