طرحواره درمانی، به عنوان یک رویکرد یکپارچه نگر
طرحواره درمانی، به عنوان یک رویکرد یکپارچه نگر،
طرحواره درمانی و تاب آوری روانشناختی
طرحواره درمانی، به عنوان یک رویکرد یکپارچه نگر، با هدف شناسایی و اصلاح طرحواره های ناسازگار اولیه (الگوهای فکری عمیقا ریشهدار از کودکی) توسعه یافته است.
این طرحواره ها که اغلب ناشی از برآورده نشدن نیازهای عاطفی اولیه هستند، میتوانند تاب آوری روانشناختی (توانایی مقابله با استرس و چالشها) را تضعیف کنند.

با اصلاح این الگوها، طرحواره درمانی به افراد کمک میکند تا ظرفیت سازگاری و مقاومت در برابر فشارهای روانی را افزایش دهند.
طرحواره درمانی، به عنوان یک رویکرد یکپارچه نگر، با هدف شناسایی و اصلاح طرحواره های ناسازگار اولیه توسعه یافته است.
این طرحواره ها، که الگوهای فکری عمیقا ریشه دار از دوران کودکی هستند،
به طور معمول ناشی از برآورده نشدن نیازهای عاطفی اولیه فرد می باشند.
این نیازها شامل عشق، حمایت، و امنیت عاطفی هستند و در صورت عدم تامین آن ها، فرد ممکن است به الگوهای فکری منفی و ناسازگار روی آورد که می تواند بر سلامت روان او تاثیر منفی بگذارد.
این طرحواره های ناسازگار می توانند تاب آوری روانشناختی را تضعیف کنند و فرد را در مواجهه با استرس ها و چالش های زندگی آسیب پذیرتر کنند.
به عبارت دیگر، افرادی که دارای طرحواره های ناسازگار هستند، ممکن است در مدیریت هیجانات خود دچار مشکل شوند و در نتیجه، توانایی آن ها برای مقابله با مشکلات و فشارهای زندگی کاهش یابد.
طرحواره درمانی با هدف تغییر این الگوها و تقویت تاب آوری روانشناختی، به افراد کمک می کند تا مهارت های مقابله ای سالم تری را توسعه دهند و در برابر چالش ها مقاوم تر شوند.
این روش با استفاده از تکنیکهایی مانند بازآفرینی خاطرات آسیب زا ، چالش با باورهای ناکارآمد، و تقویت رفتارهای سازگارانه، به افراد آموزش میدهد تا پاسخهای هیجانی منفی را تعدیل کنند.
برای مثال، تکنیکهای هیجانمدار در طرحواره درمانی، مانند تصویرسازی ذهنی، به پردازش تجربیات گذشته و کاهش تاثیر آنها بر تابآوری کنونی کمک میکنند.
مطالعات متعدد نشان میدهد که اجرای طرحواره درمانی به صورت گروهی (۱۰ جلسه) منجر به بهبود معنادار تاب آوری روانشناختی و توانمندی های اجتماعی میشود.
این بهبودی ناشی از جایگزینی طرحواره های ناسازگار (مانند «نقص و شرم») با الگوهای مثبت است.
طرحواره درمانی نه تنها تاب آوری، بلکه مهارتهای ارتباطی و انعطاف پذیری روانی را نیز تقویت میکند.
چنین گروهایی پس از مداخله، بهبود در مدیریت تنشهای دوران نوجوانی و افزایش اعتمادبه نفس را تجربه کردند.
بررسیها حاکی از آن است که طرحواره درمانی در مقایسه با درمان شناختی-رفتاری (CBT)، تاثیر بیشتری بر تاب آوری دارد.
به عنوان مثال، در مطالعه ای روی مادران کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی، طرحواره درمانی بهبود پایدارتری در تنظیم هیجان و تاب آوری ایجاد کرد (نیکان وهمکاران ، ۱۴۰۲).
البته تاب آوری تنها از طریق اصلاح طرحواره ها تقویت نمیشود، بلکه بهبود تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی نیز نقش کلیدی ایفا میکنند.
در طرحواره درمانی، افراد میآموزند چگونه هیجانات منفی را بدون توسل به رفتارهای اجتنابی (مانند مصرف مواد) مدیریت کنند، که این خود، تاب آوری را افزایش میدهد.
حتی در بیماران قلبی-عروقی ، طرحواره درمانی توانسته استرس را کاهش و تاب آوری را افزایش دهد(احمدزاده وهمکاران ، ۱۴۰۰).
این بیماران پس از مداخله، بهبود در پذیرش شرایط بیماری و اتخاذ راهبردهای مقابله ای موثر را گزارش کردند.
با توجه به شواهد، طرحواره درمانی یک روش موثر برای افزایش تاب آوری روانشناختی است، بلکه به دلیل تمرکز بر ریشه های عمیق مشکلات، تاثیرات بلندمدتی دارد.
این روش به ویژه برای افرادی که به درمان های مرسوم پاسخ نداده اند، امیدوارکننده است و میتواند در برنامه های توانبخشی و پیشگیری از عود بیماریهای روانی ادغام شود.
طرحواره درمانی به عنوان یک رویکرد درمانی جامع و موثر، می تواند به افراد کمک کند تا الگوهای فکری و رفتاری ناسازگار خود را شناسایی و تغییر دهند، مهارت های مقابله ای سالم تری را توسعه دهند و در نتیجه، تاب آوری روانشناختی خود را بهبود بخشند.