تاب آوری و اعتیاد زنان

6 فروردین 1404 - خواندن 9 دقیقه - 49 بازدید

تاب آوری و اعتیاد زنان

اعتیاد در زنان یک مسئله اجتماعی پیچیده است که ناشی از عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی است.

زنان به دلایلی مانند مشکلات روانی، افسردگی، اضطراب و احساس ناتوانی به اعتیاد روی می آورند.

تاب آوری نقش مهمی در بهبود زنان معتاد دارد و به کاهش اثرات سوء استفاده و آسیب های دوران اعتیاد کمک می کند.

تاب آوری زنان در مبارزه با اعتیاد در توانایی آنها برای تبدیل درد به هدف نهفته است.

آنها هویت خود را فراتر از محدودیت های اعتیاد بازتعریف می کنند و قدرت و امید تازه یافته ای را کشف می کنند.

داستان های آن ها به ما یادآوری می کند که بهبودی امکان پذیر است، حتی زمانی که با موانع به ظاهر غیرقابل عبور مواجه می شویم.

زنان اغلب با یک ذهنیت کل نگر به بهبودی نزدیک می شوند و نه تنها به مصرف مواد بلکه به زخم های عاطفی و روانی نیز توجه می کنند.

برنامه هایی که عناصر مراقبت از آسیب، خانواده درمانی و حمایت از همسالان را در بر می گیرند، نتایج بهتری را برای  تاب آوری زنان به همراه دارند.

اعتیاد در زنان، ناشی از آسیب ها، فشارهای اجتماعی، مشکلات روانی یا نابرابری ها، با انتظارات جنسیتی و نقش های مراقبتی تشدید می شود، اما زنان با تاب آوری قابل توجهی، زندگی خود را احیا می کنند.

تاب آوری با شناخت مبارزات و درخواست کمک یا همان یاری جویی، با وجود قضاوت اجتماعی، آغاز می شود.






زنان به دلیل اعتیاد، شدیدتر مورد قضاوت قرار می گیرند و  در واقع همین انگ اعتیاد مانع از حمایت طلبی می شود، اما بسیاری با غلبه بر ترس و پذیرش آسیب پذیری، شجاعت خود را نشان می دهند.

بهبودی مسیری غیرخطی است و زنان با موانع منحصربه فردی مانند مشکلات روانی و آسیب ها مواجه می شوند، اما با سرسختی، از ویژگی های ذاتی خود برای حمایت از دیگران استفاده می کنند و حس همبستگی و امید را تقویت می کنند.

تاب آوری زنان در بازسازی زندگی پس از اعتیاد نیز مشهود است؛ بسیاری از آن ها از طریق گروههای همیار و از تجربیات خود برای الهام بخشی به دیگران بهره می برند و هویت خود را به عنوان بهبودیافته تعریف می کنند.

این تحول شامل بازپس گیری عاملیت بر بدن، ذهن و آینده است و روایت های تلخ اجتماعی پیشین را به چالش می کشد.

تاب آوری زنان در مواجهه با اعتیاد، ظرفیت آن ها برای تحمل، سازگاری و رشد را نشان می دهد و بر اهمیت ایجاد فضاهای حمایتی تاکید می کند تا زنان بتوانند بهبود یابند و داستان های خود را با امید و عزت بازنویسی کنند.

زنان از طریق حمایت اجتماعی و رویکردهای شناختی و معنوی، مهارت های خودمراقبتی و مقابله با عوامل استرس زا، تاب آوری نشان می دهند.

زنان در مواجهه با اعتیاد، با چالش های روانی منحصربه فردی از جمله قضاوت اجتماعی، احساس شرم و انزوا روبرو هستند و اغلب تجربه های آسیب زا و اختلالات روانی همزمان دارند.

زنان می توانند با تکیه بر انگیزه درونی و استفاده از عوامل بیرونی، تاب آوری خود را تقویت کنند.

مطالعات نشان می دهد که تاب آوری نقش مهمی در پیشگیری از مصرف مواد دارد و با سلامت روانی، عزت نفس و حمایت اجتماعی مرتبط است.

بارداری می تواند انگیزه ای برای تغییر و جستجوی درمان باشد و خودکارآمدی را در زنان افزایش دهد.هوش معنوی و مثبت اندیشی نیز در روند بهبودی نقش دارند.

ایجاد سیستم های حمایتی قوی، شناخت چالش های خاص زنان، و استفاده از رویکردهای جامع برای درمان، از عوامل کلیدی در توانمندسازی زنان برای غلبه بر اعتیاد است.

تشویق به شفقت به خود و تمرکز بر پیشرفت های کوچک می تواند به حفظ دیدگاه مثبت و ادامه مسیر بهبودی کمک کند.

البته زنان اغلب با موانعی برای درمان مواجه هستند، مانند مسئولیت های مراقبت از کودک، محدودیت های مالی، و ترس از عواقب قانونی مربوط به مصرف مواد و…درک این موانع و تلاش برای برداشتن آنها می تواند تبعیت از درمان و میزان تاب آوری و موفقیت زنان معتاد را بهبود بخشد.

بهرحال اعتیاد یک وضعیت پیچیده است که با درگیری اجباری در محرک های پاداش، علیرغم پیامدهای نامطلوب، مشخص می شود.

در حالی که اعتیاد هم مردان و هم زنان را تحت تاثیر قرار می دهد، تفاوت های قابل توجهی در نحوه تظاهر، پیشرفت و درمان اعتیاد در جنس های مختلف وجود دارد. درک این تفاوت ها برای توسعه راهبردهای پیشگیری و درمان موثر بسیار مهم است.

اغلب زنان معتاد به احتمال زیاد سابقه تروما، از جمله سوء استفاده جنسی و خشونت خانگی دارند.

مراقبت های آگاهانه از تروما به طور فزاینده ای در درمان اعتیاد در زنان ضروری شناخته می شود.

علاوه بر این، اختلالات روانی همزمان مانند افسردگی و اضطراب در بین زنان مبتلا به SUD رایج است که نیاز به رویکردهای درمانی یکپارچه دارد.

تفاوت های جنسیتی در اعتیاد ناشی از عوامل بیولوژیکی، روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی در هر جنس است.

نقش های جنسیتی سنتی و انتظارات اجتماعی می تواند بر الگوهای مصرف مواد زنان تاثیر بگذارد.

زنان به دلیل عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی در برابر پیامدهای منفی اعتیاد آسیب پذیرتر هستند.

برای توسعه تاب آوری زنان معتاد مداخلات مناسبی که این آسیب پذیری ها را در نظر می گیرند ضروری هستند.

زنان ممکن است برای ایجاد تعادل بین مسئولیت های کاری، خانوادگی و شخصی فشار وارد کنند که منجر به افزایش استرس و آسیب پذیری در برابر اعتیاد می شود.

مردان و زنان ممکن است در نوع مواد مخدر مصرفی تمایلات متفاوتی داشته باشند، و عوامل جنسیتی تاثیر بسزایی در روند اعتیاد دارند.

در اینجا برخی از تفاوت های کلیدی جنسیتی در اعتیاد ذکر شده است:

شیوع: از نظر تاریخی، اختلالات مصرف مواد (SUDs) در بین مردان بیشتر از زنان بوده است، اما مطالعات اخیر نشان می دهد که با افزایش نرخ اعتیاد در میان زنان، این شکاف در حال کاهش است.
پیشرفت: زنان اغلب سریعتر از مردان در وابستگی و اعتیاد پیشرفت می کنند، که به عنوان یک پدیده تلسکوپی شناخته می شود.
مواد انتخابی: مردان بیشتر از الکل و ماری جوانا سوء استفاده می کنند، در حالی که زنان بیشتر مستعد سوء استفاده از قذص یا داروهای تجویزی، به ویژه مواد افیونی و بنزودیازپین ها هستند.
عوامل روانی-اجتماعی: زنان بیشتر احتمال دارد که اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب و تروما را تجربه کنند که می تواند اعتیاد را تشدید کند.
عوامل بیولوژیکی: نوسانات هورمونی، استعدادهای ژنتیکی و تفاوت های شیمیایی مغز ممکن است در استعداد ابتلای زنان به اعتیاد نقش داشته باشد.

الگوی اعتیاد به مواد مخدر در زنان و مردان متفاوت است و عواملی مانند نوع تربیت، تفاوت های زیستی، محیط زندگی، موقعیت اجتماعی و فرهنگ خانواده باید در نظر گرفته شود.

زنان ممکن است به دنبال انتخاب خطرناک ترین مواد باشند و مصرف روزانه بیشتری داشته باشند، که حل مشکلات اعتیاد در زنان را دشوارتر می کند.

تحقیقات نشان می دهد که زنان مصرف کننده مشکلات بیشتری نسبت به مردان دارند، دفعات مصرف مواد در زنان بیشتر از مردان است و بیشتر از مردان مواد خطرناک تری را انتخاب می کنند.طبق گزارش موسسه ملی سوء مصرف الکل و الکلیسم (NIAAA)، در حالی که مردان هنوز بیشتر از زنان به طور کلی نوشیدنی می نوشند، شکاف جنسیتی در مصرف الکل به طور قابل توجهی کاهش یافته است.

زنان همچنین در مقایسه با مردان بیشتر احتمال دارد پیامدهای سلامتی منفی ناشی از مصرف الکل، مانند بیماری کبد و اختلالات شناختی را تجربه کنند.

مطالعات تصویربرداری عصبی نشان می دهد که زنان ممکن است تغییرات واضح تری را در نواحی مغز مرتبط با پردازش پاداش و کنترل تکانه در طول اعتیاد تجربه کنند.

این تغییرات می تواند توضیح دهد که چرا زنان اغلب نسبت به مردان مصرف مواد مخدر را با سرعت بیشتری افزایش می دهند.

از نظر ژنتیکی هم ، زنان بیشتر در معرض خطر اعتیادهای شدید و مواد خطرناک هستند و بیولوژی زنان در این زمینه نقش مهمی ایفا می کند.

علاوه بر این، ساختار بدن زنان ظریف تر است، که می تواند باعث شود اثرات منفی مواد مخدر بر زنان بیشتر از مردان باشد.

دکتر محمدرضا مقدسی مدیر و موسس خانه تاب آوری در پایان آورده است تحقیقات همچنین نشان می دهد که نوسانات هورمونی، به ویژه در طول چرخه قاعدگی، می تواند بر هوس ها و خطر عود تاثیر بگذارد. به عنوان مثال، سطوح استروژن و پروژسترون ممکن است فعالیت دوپامین را تعدیل کند و بر خواص تقویت کننده داروها تاثیر بگذارد.