تاملاتی در فلسفه نور و هدایت انسان و جامعه با نگاهی به سوره نور، آرای ملاصدرا و فلاسفه غرب

6 فروردین 1404 - خواندن 8 دقیقه - 212 بازدید


آیات مورد بررسی:

«الم تر ان الله یسبح له من فی السماوات والارض والطیر صافات...»

(سوره نور، آیه ۴۱)

«...یهدی الله لنوره من یشاء...»

(سوره نور، آیه ۳۵)


فلسفه اسلامی: حرکت جوهری و نور الهی

ملاصدرا، فیلسوف برجسته اسلامی، در کتاب ارزشمند خود «الاسفار العقلیه الرباعیه» به تبیین مفهوم حرکت جوهری می پردازد و معتقد است که تمامی موجودات هستی، از کوچک ترین ذره تا عظیم ترین کهکشان، در یک حرکت ذاتی و مستمر به سوی خداوند در حال شدن و کمال یابی هستند. این حرکت، صرفا یک تغییر مکانیکی نیست، بلکه یک گرایش درونی و اشتیاق فطری به سوی مرتبه والاتر و کمال مطلق است. آیات سوره نور، به ویژه آیه ۴۱ با اشاره به تسبیح تمامی موجودات، به این حقیقت بنیادین اشاره دارد و نشان می دهد که این حرکت تکاملی، آگاهانه و در راستای اراده الهی صورت می گیرد.

ملاصدرا، نور الهی را همچون قطب نمایی می داند که موجودات را در این سفر تکاملی و در مسیر دستیابی به کمال نهایی، هدایت می کند. این نور، نه فقط روشنایی ظاهری، بلکه حقیقتی باطنی است که راه را برای موجودات روشن می سازد.

فلسفه غرب: جستجوی نور حقیقت

در سنت فلسفه غرب نیز، مفهوم نور به عنوان نمادی از حقیقت، معرفت و راهنمایی، جایگاه ویژه ای داشته است.

  1. افلاطون، فیلسوف یونانی، در اثر مشهور خود «جمهوری»، نور را استعاره ای از حقیقت مطلق و عالم مثل می داند. او معتقد است که ادراک حسی ما محدود به جهان سایه ها و ظواهر است و تنها با نور عقل و فلسفه می توان به جهان حقیقی و ایده آل ها دست یافت. نور در اندیشه افلاطون، انسان را از تاریکی جهل به سوی روشنایی معرفت و حقیقت رهنمون می سازد.
  2. توماس آکویناس، فیلسوف و متکلم مسیحی، با تاثیرپذیری از ارسطو، بر نقش عقل در شناخت حقیقت تاکید می کند. او معتقد است که عقل انسان همچون آینه ای است که نور حقیقت الهی را بازتاب می دهد. از این منظر، هدایت انسان از طریق نور عقلی صورت می گیرد که به واسطه آن می تواند حقایق جهان و مبدا آن را درک کند.
  3. هنری برگسون، فیلسوف فرانسوی قرن بیستم، با نگاهی متفاوت به مفهوم حرکت و زمان، حرکت جهان را همچون «نوری می داند که خود را در طول زمان خلق می کند.» او بر اصالت زمان و تغییر تاکید دارد و نور را نه یک امر ثابت، بلکه یک فرآیند پویا و خلاق می بیند.

همچنین، آگوستین، متفکر مسیحی، با بیانی شاعرانه می گوید: «همان طور که گیاه به طور طبیعی به سوی نور رشد می کند، انسان نیز فطرتا به سوی حقیقت میل دارد.» این سخن، بر گرایش ذاتی انسان به سوی روشنایی و حقیقت تاکید می کند.

همگرایی ها و انتقادات
  • همخوانی: هر دو سنت فلسفی اسلامی و غربی، بر این باورند که انسان دارای فطرت هدایت شونده است و به طور ذاتی به سوی کمال و حقیقت گرایش دارد. این گرایش، چه به عنوان حرکت جوهری به سوی خداوند در فلسفه اسلامی و چه به عنوان میل فطری به سوی حقیقت در فلسفه غرب، مورد تاکید قرار گرفته است.
  • تفاوت: در فلسفه اسلامی، هدایت الهی به واسطه نور الهی، فراگیر و ذاتی برای تمامی موجودات است و اراده الهی نقش محوری در این هدایت دارد. در مقابل، برخی فیلسوفان غربی مانند سورن کیرکگور، فیلسوف اگزیستانسیالیست، هدایت را بیشتر به عنوان یک فرایند فردی و انتخابی می دانند که بر عهده خود انسان است.
نکات کلیدی
  • در قرآن کریم، نور نماد مفاهیمی چون هدایت، علم و کمال است و تعبیر «نور علی نور» در آیه ۳۵ سوره نور، بر مراتب و درجات این نور تاکید دارد.
  • ملاصدرا با طرح نظریه حرکت جوهری، نشان می دهد که این حرکت تکاملی، همراه با یک آگاهی ذاتی در موجودات از مسیر و هدف این سیر است.
  • فلسفه غرب نیز با مفاهیمی چون نور حقیقت (افلاطون)، نور عقل (دکارت)، و روح مطلق (هگل)، به اهمیت نور به عنوان منبع معرفت و هدایت اشاره دارد.
  • در سطح جامعه انسانی، هدایت گروهی از طریق نور ایمان و عدالت محقق می شود، همان گونه که آیه ۳۵ سوره نور به هدایت الهی برای کسانی که او بخواهد اشاره می کند و این خواست الهی، مبتنی بر حکمت و عدل اوست.
فلسفه مدرن و نقد هدایت ذاتی

در دوران مدرن، برخی فیلسوفان دیدگاه های متفاوتی نسبت به مفهوم هدایت ذاتی مطرح کرده اند. فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی، در کتاب «چنین گفت زرتشت» (که با عنوان «هاینزه ها» نیز شناخته می شود) بر این باور است که تاکید بیش از حد بر گرایش به هدایت الهی یا حقیقت از پیش تعیین شده، می تواند مانعی بر سر راه خلاقیت و خودشکوفایی انسان باشد و او را از یافتن ارزش های خود باز دارد.

در مقابل، مارتین هایدگر، فیلسوف آلمانی قرن بیستم، در اثر مهم خود «هستی و زمان» تاکید می کند که بودن انسان، ذاتا به سوی آشکار شدن حقیقت گرایش دارد. از نظر هایدگر، انسان موجودی است که همواره در جستجوی معنا و حقیقت وجودی خود است.

امانوئل کانت، فیلسوف روشنگری، با دیدگاهی معتدل تر می گوید: «نور حقیقت، همیشه در درون ما است، فقط باید چراغ آن را روشن کنیم.» این سخن، ضمن تاکید بر وجود یک ظرفیت ذاتی برای شناخت حقیقت در انسان، بر نقش تلاش و کوشش فردی در فعال کردن این ظرفیت نیز اشاره دارد.

نتیجه گیری:

با بررسی آیات سوره نور و مقایسه آن با دیدگاه های مطرح شده در فلسفه غرب، می توان دریافت که فلسفه اسلامی، به ویژه با تبیین مفهوم نور الهی و حرکت جوهری، تبیین جامع و عمیقی از مسئله هدایت انسان و جامعه ارائه می دهد. در حالی که فلسفه غرب نیز اشارات مهمی به نقش نور و حقیقت در راهنمایی انسان دارد، اما دیدگاه فلسفه اسلامی با تاکید بر منشا الهی این نور و فراگیری آن در تمام سطوح هستی، چارچوب نظری منسجم تری را ارائه می دهد که با آیات الهی نیز همخوانی دارد. به این ترتیب، می توان گفت که سوره نور، به عنوان کلام الهی، مبانی اساسی فلسفه اسلامی در باب نور و هدایت را به روشنی تایید می کند.

منابع:
  • آگوستین. (۱۳۶۵). اعترافات. ترجمه مشایخی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
  • آکویناس، توماس. (۱۳۸۰). مجموعه عقائد. ترجمه شهابی، تهران: انتشارات سروش.
  • افلاطون. (۱۳۵۷). جمهوری. ترجمه لطفی، تهران: انتشارات خوارزمی.
  • برگسون، هنری. (۱۳۷۸). تکامل خلاق. ترجمه جلالی، تهران: انتشارات نیلوفر.
  • دکارت، رنه. (۱۳۷۱). گفتار در روش درست به کار بردن عقل و جستجوی حقیقت در علوم. ترجمه صفویان، تهران: نشر قطره.
  • هگل، گئورگ ویلهلم فریدریش. (۱۳۶۱). پدیدارشناسی روح. ترجمه حمید عنایت، تهران: انتشارات آگاه.
  • هایدگر، مارتین. (۱۳۸۷). هستی و زمان. ترجمه سیاوش جمادی، تهران: نشر ققنوس.
  • کانت، ایمانوئل. (۱۳۸۰). نقد عقل محض. ترجمه علی اردلان، تهران: نشر نی.
  • کیرکگور، سورن. (۱۳۸۲). ترس و لرز. ترجمه عبدالمحمدی، تهران: نشر مرکز.
  • ملاصدرا، محمد بن ابراهیم. (بی تا). الاسفار العقلیه الرباعیه. قم: انتشارات مصطفوی.
  • نیچه، فریدریش. (۱۳۸۳). چنین گفت زرتشت. ترجمه داریوش آشوری، تهران: نشر آگه.


محمدزاده معلمی کوچک در مسیر اگاهی