عیدت مبارک رفیق بهاری!

عیدت مبارک رفیق بهاری!
چشاتو ببند...
صدای قدمای بهار رو می شنوی؟ اون گوشه ی باغ، داره یواشکی دست می کشه روی صورت درختا، شکوفه می کاره رو شاخه ها، بادو می فرسته که بوی سبزه و خاک بارون خورده رو بیاره تا دم پنجره ی دلت...
بهار که میاد، انگار زندگی یه بار دیگه از اول شروع می شه. اصلا انگار خدا یه تقویم سفید و تمیز می ذاره جلومون و میگه: "بنویس! هرچی که دوست داری، هر رویایی که دلت می خواد، هر شادی که بهش محتاجی..."
حالا که سال نو شده، بیا دستای زمستونو رها کنیم! بیخیال غصه ها، بیخیال حسرتای کهنه، بیخیال اون چیزایی که بردن یا باختنش دیگه مهم نیست... بذار مثل یه درخت، سبک بشیم، نفس بکشیم، رشد کنیم، نور بگیریم و عشق ببخشیم.
تو این بهار، برات آرزو می کنم دلت اندازه ی آسمون بزرگ بشه، اندازه ی دریا آروم، اندازه ی خورشید گرم! دوست دارم هر صبح که بیدار می شی، لبخندت بی دلیل باشه، حس و حالت بی نقص، و روزگارت پر از آدمای واقعی و لحظه های طلایی.
امیدوارم امسال، روزای زندگیت مثل سفره ی هفت سین، رنگی و پر از برکت باشه!
سبزه های آرزوهات قد بکشن، سکه های دلتنگیات آب بشن، سیبای لبخندت همیشه تازه بمونن و ماهی قرمز امید توی دلت، بی وقفه شنا کنه!
نوروز ۱۴۰۴ مبارک رفیق!
این بهار، به قشنگ ترین شکل ممکن، از آن تو باشه...