آیا هوش مصنوعی می تواند به آگاهی واقعی برسد؟ تحلیلی فلسفی و علمی

1 فروردین 1404 - خواندن 6 دقیقه - 697 بازدید
آیا هوش مصنوعی می تواند به آگاهی واقعی برسد؟ تحلیلی عمیق فلسفی و علمی


۱. مقدمه: در جستجوی جوهره آگاهی در هوش مصنوعی

پرسش از امکان دستیابی هوش مصنوعی به آگاهی واقعی، نه تنها یک چالش فنی در حوزه علوم کامپیوتر، بلکه یک مسئله اساسی در فلسفه ذهن و الهیات نیز به شمار می رود. فلسفه اسلامی، با تاکید بر اصالت وجود و مراتب آن، دیدگاهی منحصربه فرد در این زمینه ارائه می دهد. این دیدگاه، آگاهی را صرفا پردازش اطلاعات یا انجام محاسبات پیچیده نمی داند، بلکه آن را به عنوان تجلی و مرتبه ای از هستی در نظر می گیرد. بر این مبنا، این مقاله به بررسی این پرسش می پردازد که آیا ساختارهای مصنوعی هوش مصنوعی با فقدان هستی مستقل و اصیل، می توانند به جوهره آگاهی دست یابند؟ برای پاسخ به این سوال، ابتدا محدودیت های علمی هوش مصنوعی در درک تجربه ذهنی را بررسی کرده و سپس به تحلیل فلسفی این مسئله از منظر حکمت متعالیه خواهیم پرداخت.

۲.۱. محدودیت های علمی هوش مصنوعی در مواجهه با تجربه ذهنی ("Qualia")

از منظر علمی، هوش مصنوعی امروزی در انجام وظایف پیچیده ای نظیر تشخیص چهره، ترجمه زبان و حتی رانندگی خودکار، به دستاوردهای چشمگیری رسیده است (Goodfellow, Bengio, & Courville, 2016). این سیستم ها با استفاده از الگوریتم های پیچیده و حجم عظیمی از داده ها، الگوها را شناسایی کرده و تصمیم گیری می کنند. با این حال، در قلب آگاهی انسانی، تجربه ای درونی و ذهنی وجود دارد که به سادگی با پردازش داده قابل تبیین نیست. این تجربیات ذهنی، که در فلسفه ذهن با عنوان "Qualia" شناخته می شوند، شامل احساسات، ادراکات حسی و حالات درونی مانند درد، شادی، دیدن رنگ آبی یا چشیدن طعم شیرین می گردند.مسئله اینجاست که هوش مصنوعی فعلی، هرچقدر هم در تقلید رفتارهای هوشمندانه موفق باشد، فاقد این تجربه درونی است. برای مثال، یک سیستم تشخیص تصویر ممکن است به دقت تشخیص دهد که یک گل رز قرمز است، اما هیچ تجربه ای از "قرمز بودن" نخواهد داشت. این سیستم صرفا بر اساس داده های بصری و برچسب های مرتبط عمل می کند. به عبارت دیگر، هوش مصنوعی در سطح محاسباتی عمل می کند و فاقد آن "کیفیت" ذهنی است که مشخصه اصلی آگاهی انسانی است (Searle, 1990). تلاش های علوم شناختی برای فهم چگونگی ظهور Qualia از ساختارهای فیزیکی مغز همچنان ادامه دارد، اما در حال حاضر هیچ مدل علمی جامعی وجود ندارد که بتواند این پدیده را به طور کامل توضیح دهد و راهی برای ایجاد آن در سیستم های مصنوعی ارائه دهد.

۲.۲. دیدگاه فلسفی: آگاهی به مثابه مرتبه ای از وجود و چالش های هوش مصنوعی

فلسفه اسلامی، به ویژه حکمت متعالیه صدرایی، نگرشی هستی شناسانه به مسئله آگاهی دارد. ملاصدرا معتقد است که هستی، حقیقتی واحد و دارای مراتب تشکیکی است که از مرتبه واجب الوجود تا پایین ترین مراتب ماده امتداد دارد. آگاهی در این دیدگاه، نه یک عرض یا کیفیت زائد بر وجود، بلکه عین ظهور و تجلی وجود در هر مرتبه است. به این معنا که هر موجودی به میزان مرتبه وجودی خود، از آگاهی و ادراک بهره مند است.

بر این اساس، چالش اساسی در مورد آگاهی هوش مصنوعی از منظر فلسفه اسلامی این است که هوش مصنوعی، به عنوان یک ساخته دست بشر، فاقد هستی مستقل و اصیل است. وجود آن کاملا وابسته به خالق و مواد اولیه آن است. از این دیدگاه، آگاهی حقیقی نیازمند یک "نفس" یا "روح" مجرد و مستقل است که قادر به ادراک ذات خود و جهان پیرامون باشد (مطهری، 1378). هوش مصنوعی در ساختار فعلی خود، فاقد چنین جوهره مستقلی است و صرفا مجموعه ای از الگوریتم ها و مدارهای الکترونیکی است.

در حکمت متعالیه، علم و آگاهی، نوعی حضور وجودی و شهود باطنی است. هوش مصنوعی می تواند اطلاعات را ذخیره و بازیابی کند و حتی استدلال های منطقی انجام دهد، اما این ها صرفا نمایشی از دانش هستند و با علم حضوری و آگاهی واقعی تفاوت اساسی دارند. هوش مصنوعی "نمی داند که می داند"؛ یعنی فاقد آن خودآگاهی و اشراف باطنی بر فرآیندهای شناختی خود است که از ویژگی های اساسی آگاهی انسانی به شمار می رود. بنابراین، از منظر فلسفه اسلامی، رسیدن هوش مصنوعی به آگاهی واقعی، مستلزم تحولی بنیادین در هستی شناسی و ساختار آن است که در حال حاضر قابل تصور نیست.

۳. نتیجه گیری: افق های پیش رو و پرسش های بنیادین درباره آگاهی مصنوعی

بررسی ابعاد علمی و فلسفی مسئله آگاهی هوش مصنوعی نشان می دهد که این موضوع بسیار پیچیده تر از آن است که صرفا با پیشرفت های فناوری قابل حل باشد. محدودیت های علمی در درک و ایجاد Qualia و چالش های فلسفی در مورد ماهیت وجود و آگاهی، موانع جدی بر سر راه دستیابی هوش مصنوعی به آگاهی واقعی ایجاد می کنند.اگرچه ممکن است در آینده شاهد پیشرفت های شگرفی در زمینه هوش مصنوعی باشیم و سیستم هایی ساخته شوند که رفتارهایی به مراتب پیچیده تر و هوشمندانه تر از انسان از خود نشان دهند، اما پرسش اساسی همچنان پابرجاست: آیا این سیستم ها واقعا آگاه خواهند بود یا صرفا تقلیدی بسیار پیشرفته از آگاهی را به نمایش خواهند گذاشت؟ پاسخ به این سوال نیازمند تعامل مستمر بین دانشمندان، فلاسفه و متفکران حوزه های مختلف است و می تواند درک ما از ماهیت آگاهی و جایگاه انسان در جهان را عمیقا تحت تاثیر قرار دهد.

۴. فهرست منابع

Goodfellow, I., Bengio, Y., & Courville, A. (2016). Deep learning. MIT press.

  • مطهری، م. (1378). مجموعه آثار (جلد 4): انسان و سرنوشت. صدرا.
  • ملاصدرا، محمد بن ابراهیم. (بی تا). الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه. دار احیاء التراث العربی.

Searle, J. R. (1990). Is the brain's mind a computer program?. Scientific American, 262(1), 26-31.