بی بی غار ، معبد تقدیس اب

29 اسفند 1403 - خواندن 4 دقیقه - 200 بازدید



بی بی غار* معبد تقدیس اب 

*محل فرو نشست اشکهای پاک یک بانوی پاک دامن زردشتی و یا ایراندخت بانویی زیبا و شاهزاده ای از تبار شاهان قدیم*

*بی بی غار: راز جاودانگی در قلب لارستان*

از لارستان تا یزد - دهها پیر چک چک در لارستان در پیوند با اسطوره دیرینه و ایینهای باستانی یزد 


در میان صخره های آهکی روستای احمد محمودی، غاری نهفته است که نامش با قطرات چکنده از دیواره های سنگی و رازهای نهفته در دل تاریخ گره خورده است؛ بی بی غار، ماوای اسطوره و عرفان، همان گونه که پیر چک چک یزد، بنوو در صحرای باغ لارستان و چک چک هرمود مهر خوی (خور موت تاریخی) در گستره زاگرس جایگاهی روحانی دارند.


از دیرباز، این مکان رازآلود، در نگاه مردمان لارستان، نیایشگاهی برای طلب باران، آرامش و پیوند با نیاکان بوده است. قطرات آب که از سقف آهکی آن فرو می چکد، در باور عامه، اشک های زنی مقدس است که روزگاری در اینجا پناه جست و در دل کوه آرام گرفت. روایات گوناگون، او را زنی پاک سرشت، بانویی پارسا یا شاهزاده ای زرتشتی می دانند که در پی تهاجم دشمنان، به این پناهگاه روی آورد و در سنگ ها جاودانه شد؛ همان گونه که پیران زرتشتی در چک چک یزد، در سایه درخت چناری که از دل سنگ رویید، پناه گرفتند و نامشان در اساطیر مانا شد.


*پاسلار رشید: قهرمان گمنام لارستان*


اما روستای احمد محمودی، که امروز در سایه این غار اساطیری جای گرفته است، خود نیز تاریخ پرفراز و نشیبی دارد. در سده های نه چندان دور ، این منطقه تنها نقطه ای دورافتاده در میان کوه های سخت گذر بود، تا آنکه *پاسلار رشید*، از دلیرمردان طایفه پاسلارهای لارستان، پا به این دیار نهاد و آن را به مدنیتی پویا بدل کرد.


نام پاسلار رشید در افواه مردم، با شجاعت، عدالت و خرد همراه است. او را جنگاوری می دانند که در برابر هجوم بیگانگان ایستادگی کرد، مردمی که به پراکندگی و کوچ ناگزیر بودند، گرد هم آورد و با تکیه بر دانش کهن نیاکان، سازه های آبی و کشاورزی بنیاد نمود 


پاسلار رشید با نگاهی دوراندیش، روستایی را پدید آورد که امروزه بازمانده تلاش های اوست.


*بی بی غار و پیوند با اساطیر*


در شب های تار، هنگامی که صدای چکیدن آب در سکوت غار طنین می اندازد، پیران روستا داستان هایی از بی بی غار نقل می کنند. 

گاه آن را جایگاه بانوی پارسای زرتشتی می دانند که چون نیک بانو در پیر سبز چک چک یزد، در برابر تهاجم دشمنان، به غار پناه برد و سرانجام در دل سنگ ها ناپدید شد. برخی نیز می گویند، او دختر پادشاهی کهن بود که عشقش را از دست داد و در غار پناه گرفت، و چکیدن این قطرات، *اشک های جاودانه* اوست.


بی بی غار، همچون بسیاری از نیایشگاه های طبیعی لارستان و ایران زمین، یادگار سنت های کهن است، همان سنت هایی که در پس روایت های زرتشتی، *آیین های کهن آب پرستی و تقدس چشمه ها* نهفته است. 

*در گذشته، زرتشتیان، چکیدن آب از دل کوه را نشانه ای از فر ایزدی و تقدس زمین می دانستند*، و شاید همین باور، بی بی غار را به زیارتگاهی نانوشته بدل کرده باشد.


*میراث ماندگار*


امروز، در میان راه های سنگلاخی احمد محمودی، هنوز می توان پژواک گام های *پاسلار رشید را شنید که در پی آینده ای روشن برای مردمش، روستا را بنا نهاد. هنوز هم *قطرات بی بی غار* *در سکوت شب می چکند، شاید اشک های بانوی اسطوره ای، شاید چکیده خاطراتی کهن از ایمان و مبارزه، که در دل کوه های لارستان جاودان شده اند.*


*بی بی غار، همچون چک چک یزد، همچون پیران اسطوره ای، همچنان زنده است، در قلب تاریخ، در باور مردم، و در نغمه ی باران بر سنگ های آهکی*


منوچهر عابدی راد اسفند ماه ۱۴۰۳ خورشیدی .