توحید رادپور
3 یادداشت منتشر شدهنگاه نو به داستان انتری که لوطی اش مرده بود از صادق چوبک
🩵
نگاهی سیاسی به داستان انتری که لوطی اش مرده بود از صادق چوبک (۱۳۲۸) با دیدگاه امروزی
✍tohid.radepor
داستانی که سال ۱۳۲۸ توسط یکی از پیشروان داستان نویسی نوین منتشر یافت و شامل چند داستان است که یکی از این داستان ها انتری که لوطی اش مرده بود است داستانی بسیار تاثیر گذار و داستانی که بی پروا بیان میکند در واقع با نگاه سطحی به این داستان نمی توان به یک نگاه سیاسی رسید اما با بررسی عمیق تفکرات این داستان می توانیم به تفکر اصلی و عقیده ی سیاسی مطابق با امروز(۱۴۰۳) پی برد
خلاصه داستان از این قرار است که لوطی جهان میمونی به گونه انتر که نامش مخمل است دارد و از اون برای امرار معاش خود استفاده می کند در حقیقت او میمون مسخره بازی وسط شهر است شبی لوطی در جنگلی با انترش میخوابد و لوطی بیدار نمی شود، مرده بود!
انتر هم که ترس داشت و اولین بار طعم آزادی کشید باعث شد داستان شروع بشود ...
در این داستان لوطی جهان به حیوان آزاری که انترش را می زد و هر وقت گلایه ای از کسی داشت انترش را مجازات میکرد توصیف شد
لوطی جهان حکم دیکتاتور را دارد ،ظالم و آزار دهنده.
بعد از مرگ لوطی انتر که اولین بار طعم آزادی را می میچشید باعث خوددرگیری می شود می خواهد برود اما نمی تواند در واقع به ظلم دیکتاتور عادت کرده بود
مخصوصا اینکه لوطی جهان به انترش تریاک می میداد و غذا پس گرسنه بودن و بی دود بودن انتر بزرگ ترین مجازاتی بود که در برابر آزادی بدست آورد او آزادی را دوست نداشت یا شاید عادت نداشت آزاد باشد او وابسته لوطی بود، همان لوطی ای که بهش دود و غذا میداد
در واقع در این داستان آزادی انتر حس غریبی داشت وقتی اولین بار طعم آزادی میچشید با طعم زندگی آزادانه عادت نداشت مخصوصا اینکه لوطی بهش تریاک میداد تا او را بیشتر به خود وابسته کند و همین بود که آزادی اینجا غریبانه توصیف شده است
انتر بعد از رفتن دشت و دیدگاه به جامعه دوباره احساس نیاز کرد و دوباره به پیش جسد لوطی جهان برمی گردد یعنی نیازش را از دیکتاتور مرده می جست
پیشنهاد میکنم داستان رو بخونید تا بتوانید به این تفکر سیاسی دست یابید...
سوال اساسی مسئله! آیا رهایی دیکتاتور باعث چه خواهد شد باعث رهایی به معنای واقعی یا باعث یک کشمکش درون خودمان؟
و همین ظلمت لوطی جهان باعث شده بود که انتر نه فقط به فرد بلکه به خود جامعه هم نظر بد داشته باشد و نوعی جسارت افراطی یافته بود وقتی پسر چوپانی با چوب سر انتر را زد باعث شد انتری که هر بار توسط لوطی جهان کتک می خورد و هیچی نمی گفت باعث شد صورت پسر چوپان را درهم بکند...
پس لوطی جهان( دیکتاتور) با یک ترس حکومت می کرد اگر انتر به لوطی جهان گوش میداد اگر از لوطی جهان حساب میبرد اگر انتر به لوطی جهان حمله نمی کرد دلیلش ترس بود!
و بعد مرگ دیکتاتور یک حس غریبانه ای به اسم آزادی درک شد،معنا شد و انتر به این نتیجه رسید عوامل و پدیده هایی که در دوره دیکتاتور رخ داده است باعث شده آزادی برای او تابو باشد در مقابل وابسته دیکتاتور باشد حتی به جسدش!
📚منبع:
انتری که لوطی اش مرده بود نوشته صادق چوبک