تبیین نیازهای روانی زنان پس از بلایا

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 586

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

WHMED08_012

تاریخ نمایه سازی: 4 دی 1398

چکیده مقاله:

مقدمه: پس از بلایا افراد درمعرض عوامل استرس زای متعددی قرار می گیرند. این عوامل عبارتند از انواع آسیب های جسمی ، نداشتن محل امن برای آسایش واستراحت، نبود موادغذائی لازم ، مواجه ه با صحنه های دلخراش ، از دست دادن اموال و دارائی، که فشار زیادی را از نظر روانی بر فرد وارد می کند. در بین جمعیت متاثر از بلایا، زنان و کودکان بیش از سه چهارم آسیب دیدگان را تشکیل می دهند. بلایای طبیعی اثرات فراوانی بر گروه های آسیب پذیر، بخصوص زنان به جا می گذارد. با این وجود، مرور وقایع رخ داده پس ازبلایا نشان می دهد که روند تمرکزسازمانهای امدادی به رفع نیازهای جمعیت عمومی بوده است، نه نیازهای اقشارخاص، مانند زنان. از این رو، این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سلامت روانی زنان پس از حوادث طبیعی قبلی در ایران انجام شده است.روش کار: این یک مطالعه کیفی به روش تحلیل محتوی است. برای انجام این مطالعه با 19 ماما که سابقه امدادرسانی در بلایا داشتند مصاحبه به عمل آمد. داده ها با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری شد.برای آنالیز داده ها از رویکرد Graneheim استفاده شد.نتایج: نتایج این پژوهش بیانگر این بود که علایم و واکنش های روانی در اثر بلایا در زنان از مردان بیشتر است. به دنبال بروز استرس شدید روانی ناشی از فاجعه، واکنش ها وعلائمی درافراد به وجود میآیند که می تواند تاثیر معکوسی روی عملکرد آن ها داشته باشند. نقش زنان در بلایا به دلایل متعددی سنگین تر از شرایط عادی می شود و به دلیل نقش سنتی که در اداره امور خانواده دارند فشارهای بیشتری را تحمل می نمایند. آنان در صورتیکه سرپرست خانواده را از دست داده باشند ممکن است در مورد کمک هایی که توزیع می شود موردتبعیض واقع شوند و با کمبود روبرو شوند. اختلالی که به طور شایع تر پس از زلزله در زنان دیده شد، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) بود ، هر چند که در موارد بسیاری این اختلال را همراه با سایر اختلالات می یابیم . شایع ترین اختلالات همراه عبارتنداز افسردگی اساسی، اختلال هراس واختلال فوبیا. در واقع بیماری های روانی پس از سانحه نظیر جراحات چند گانه فرد را مورد تهاجم قرار میدهند.نتیجه گیری: به دنبال بروز استرس شدید روانی ناشی از فاجعه، واکنش ها وعلائمی درافراد به وجود می آیند که میتواند تاثیر معکوسی روی عملکرد آن ها داشته باشند. با وجود این پس از بلایا فرصت هایی وجود دارد که زنان بتوانند شبکه های اجتماعی تشکیل داده در انجمن های مردمی نقش رهبری را بهعهده بگیرند و از حمایت های بیشتری برخوردار شوند . میزان تاثر افراد از وقایع اطراف، تا حد زیادی تابع میزان آسیب پذیری قبلی ، وسعت فاجعه و میزان تخریب و فقدان ، و همچنین وضعیت حمایتها ورسیدگی به هنگام به مسایل روانی اجتماعی افراد می باشد. مراقبین سلامت باید از نیازهای روحی و جسمی قربانیان آگاه باشند و بدون پیش داوری به مراقبت و پشتیبانی از آنها بپردازند. برای حمایت روان شناختی، یک تیم متشکل از روانشناسان، روانپزشکان، کارکنان اجتماعی و متخصصان علوم اعصاب باید در منطقه آسیب دیده حضور داشته باشد.پیام برای سیاستگذاران: پیشنهاد می شود جهت آمادگی برخورد با بلایای احتمالی بعدی دوره های حمایتی و روانشناختی برای کلیه کادر درمان و داوطلبان برگذار شود. با توجه به اینکه یکی از اولویتهای اعلام شده در حوزه سلامت و بلایای وزارت بهداشت و درمان، تدوین برنامه عملیاتی در هریک از دانشگاه های علوم پزشکی، بر اساس برنامه عملیاتی پاسخ به حوادث و بلایا می باشد، پیشنهاد می شود دوره های اجباری آموزشی سلامت روان در بلایا، برای کلیه مراقبین سلامت طراحی گردد.اقدامات مشاوره گروهی به دنبال سوانح ، موجب کاهش عوارض بعدی ناشی از فاجعه می شود . چنین اقداماتی نه تنها به ارتقاء سلامت روان بازماندگان کمک می نماید بلکه از همین طریق نقشی مثبت در کاهش مشکلات جسمانی و سایکو سوماتیک که در دوران پس از سانحه افزایش می یابند دارند. بالا بردن روحیه زنان در شرایط بحرانی نقش مهمی در جهت ارتقا سلامت آنان میتواند داشته باشد.

نویسندگان

ماندانا میرمحمدعلی ئی

هیئت علمی (استادیار) دانشگاه علوم پزشکی تهران