نسبت طرح واره در عصب شناسی شناختی با طرح واره کانتی
عنوان مقاله: نسبت طرح واره در عصب شناسی شناختی با طرح واره کانتی
شناسه ملی مقاله: JR_ICSS-15-3_007
منتشر شده در در سال 1392
شناسه ملی مقاله: JR_ICSS-15-3_007
منتشر شده در در سال 1392
مشخصات نویسندگان مقاله:
مهدی صفایی قلاتی - Associate Prof. Department of English Teaching and Translation, Chabahar Maritime University (CMU), Tehran,Iran.
عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا - Associate Prof. Department of Linguistics, Tehran, Iran.
فردوس آقاگل زاده - Associate Prof. Department of Linguistics, (TMU).
ارسلان گلفام - Associate Prof. Department of Linguistics, (TMU).
حیات عامری - Assistant Prof. Department of linguistics, (TMU).
خلاصه مقاله:
مهدی صفایی قلاتی - Associate Prof. Department of English Teaching and Translation, Chabahar Maritime University (CMU), Tehran,Iran.
عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا - Associate Prof. Department of Linguistics, Tehran, Iran.
فردوس آقاگل زاده - Associate Prof. Department of Linguistics, (TMU).
ارسلان گلفام - Associate Prof. Department of Linguistics, (TMU).
حیات عامری - Assistant Prof. Department of linguistics, (TMU).
هدف: طرحواره کانتی را غیرمتجسد و مبنایی برای عقل محض توصیف می کنند، درحالی که مفاهیم و طرحواره ها در انگاره متجسد ذهن در علوم شناختی، حاصل فعالیت عصبی مغز هستند. بر این اساس، کانت در همان سنت متافیزیکی مورد انتقاد علوم شناختی قرارمی گیرد. از سوی دیگر، در برخی مطالعات عصب شناختی تناظری میان انگاره شناختی کانت با یافته های عصب شناختی برقرار می شود؛ مثلا، ذاتی بودن بستر عصبی بخشی از ادراک مکان با مکان پیشینی کانت مقایسه شده است. اما مسئله مورد مناقشه، چگونگی پیشینی بودن ادراک مکان بر بستری عصبی است که در تجربه تحقق می یابد. در مقاله حاضر سعی بر آن است که نشان دهیم در انگاره شناختی کانت، به دلیل خصلت دوگانه طرحواره، میان عقل محض و تجربه نسبتی برقرار می شود که قابل تعمیم به انگاره عصب شناسی شناختی و اختلاف میان توصیف های خردگرا و تجربه گرا از طرحواره تصویری است.
روش: روش بررسی در مقاله حاضر استدلال مبتنی بر نتایج بررسی های تجربی و آزمایشگاهی است که از منابع معتبر گزارش می شود.
یافته ها: با بازتوصیف «شهود پیشینی» زمان و مکان به صورت «ادراک ضمنی، خودکار و ضروری»، می توان تناظر انگاره شناختی کانت و انگاره عصب شناختی را تایید کرد. با تمایزی که میان طرحواره و طرحواره تصویری پیشنهاد می شود، طرحواره در تناظر با «مفهوم متعلق شناسایی» و «طرحواره تصویری» در تناظر با «مقولات محض فاهمه» قرار می گیرند.
نتیجه گیری: بحث حاضر «عقل متجسد» در انگاره عصب شناسی شناختی را در کنار «عقل محض» کانت قرار می دهد.
کلمات کلیدی: Kantian Schema, Neurocognitive Schema, Embodied Reason, Concept, Space, Time., طرح واره کانتی, عقل متجسد, عصب شناسی شناختی, مفهوم, زمان, مکان
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1348404/