تاثیر تفکر راهبردی و سیاستهای ابلاغی در پیشبرد تحولات

توسعه و پیشرفت هر جامعه ای منوط به داشتن برنامه و نقشه ای مدون برای مشخص کردن روش حرکت از وضع موجود تا رسیدن مطلوب است هر تصمیمی نیز در بنیان خود از یک روش فکری بهره می جوید و براساس این چهارچوب تفکر، تصمیمهای مقتضی اتخاذ گردد. بشر به مدد برخورداری از قوه تعقل و ادراک حسی و شهودی خود خالق شیوه های مختلفی از تفکر گردیده که هریک از آنها رافع برخی از نیازهای تصمیم سازی جوامع بشری بوده اند. برنامه چشم انداز ایران 1404 به واسطه کلان نگری، همه جانبه نگری و درک نیازهای مادی و معنوی جامعه ایران در افق زمانی بیست ساله، نیاز به شیوه ای از تفکر خاص دارد که تامین کننده اهداف بلندمدت در نظر گرفته شده برای جامعه باشد. تفکر راهبردی که محور اصلی حرکت رو به جلو و تغییراتی بنیادین جامعه به شمار می رود به واسطه چهارچوب و قاعده فکری مختص خود شیوه مناسبی است که چگونگی رسیدن به اهداف راهبردی را مهیا می سازد. در نوشتار پیش رو، بعد از طرح چهارچوب نظری تفکری راهبردی، نقش آن در پیشبرد تحول مورد بررسی خواهد شد. سپس به بررسی سیاستهای ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری در پیشبرد تحولات و بررسی بیانات رهبری می پردازیم.

کلیدواژه ها:

تفکر راهبردی ، پیشرفت ، برنامه ریزی استراتژیک ، تحولات