بررسی و شناخت میزان همسرآزاری و انواع خشونت بر علیه زنان (مطالعه موردی شهر ورامین)

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 27

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_PAYA-6-61_005

تاریخ نمایه سازی: 25 اردیبهشت 1403

چکیده مقاله:

از آنجا که اعمال خشونت مردان نسبت به زنان علاوه بر آثار تخریبی بر خانواده (زنان و فرزندان)، همچنین دارای آثار تخریبی فراوانی در اجتماع است؛ بنابراین با شناخت علل آنکه میتواند ناشی از عوامل گوناگونی از جمله عوامل اجتماعی، شخصیتی، فرهنگی، تحصیلات و ... باشد میتوان نسبت به پیشگیری از ارتکاب این اعمال جلوگیری کرد. در این پژوهش به بررسی و شناخت میزان همسرآزاری و انواع خشونت بر علیه زنان در شهر ورامین پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل اجتماعی متعددی می تواند در بروز خشونت نقش داشته باشد. یکی از این عوامل، وضعیت تحصیلات مرد است. از این رو، این فرضیه مبنی بر وجود رابطه بین تحصیلات مرد و خشونت، مورد تایید قرار گرفت. بر اساس نتایج حاضر، بین تحصیلات مردان و خشونت در ابعاد مختلف جسمی، روانی، اقتصادی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد؛ یعنی مردانی که از تحصیلات بالاتری برخوردار بودند، بیشتر از خشونت استفاده نمودند. این موضوع میتواند به این دلیل باشد که صرف تحصیلات دانشگاهی علیرغم اینکه نقش مهمی در افزایش آ گاهی فرد در ابعاد مختلف دارد، نقشی در کاهش خشونت نداشته است. این موضوع میتواند به این دلیل باشد که عوامل دیگری نظیر فرهنگ، خانواده، مردسالاری، عدم آشنایی زنان از حقوق و پذیرش فرهنگی احتمالا خشونت توسط زنان و ... نقش بسزایی در اعمال خشونت علیه زنان اعمال میکنند؛ شوهرانی که اقدام به کتک زدن زنان خود می کنند در خانواده پدری شاهد کتک خوردن مادران از پدرانشان بوده اند. همچین می توان بیانم کرد که زن آزاری در طول نسل منتقل می شود و نه فقط نسل حاضر بلکه نسل بعدی هم را تهدید می کند. سابقه زد وخورد در والدین (شاهد خشونت والدین بودن، در خانواده مبدا) بیشتر از مسائل محیطی در مسئله همسر آزاری موثر است البته رفتار خشن با زنان در تمام جوامع و کشورها و در همه سطوح اجتماعی و اقتصادی دیده می شود. همچنین براسا یافته های، باید می توان بیان کرد که بین تحصیلات مردان و خشونت در ابعاد مختلف جسمی، روانی، اقتصادی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد؛ یعنی مردانی که از تحصیلات بالاتری برخوردار بودند، بیشتر از خشونت استفاده نمودند. این موضوع می تواند به این دلیل باشد که صرف تحصیلات دانشگاهی علیرغم اینکه نقش مهمی در افزایش آگاهی فرد در ابعاد مختلف دارد، نقشی در کاهش خشونت نداشته است. این موضوع می تواند به این دلیل باشد که عوامل دیگری نظیر فرهنگ، خانواده، مردسالاری، عدم آشنایی زنان از حقوق و پذیرش فرهنگی احتمالا خشونت توسط زنان و ... نقش بسزایی در اعمال خشونت علیه زنان اعمال می کنند؛ به عبارت دیگر نظام آموزشی ما به تنهایی نتوانسته در رفع خشونت کمکی ایفا نماید.

نویسندگان

علی فرزام

فوق لیسانس حقوق، جزا و جرم شناسی، تهران، ایران