هنجاری شدن علم سیاست و اولویت های ساختاری در ایران پس از انقلاب اسلامی
محل انتشار: فصلنامه سیاست متعالیه، دوره: 11، شماره: 3
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 21
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_SMP-11-3_012
تاریخ نمایه سازی: 9 اردیبهشت 1403
چکیده مقاله:
هدف پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش اصلی است که: علم سیاست در ایران پس از انقلاب اسلامی، دارای چه قالب های معرفت شناسانه و هستی شناسانه بوده و این امر چه تاثیری در اولویت های ساختاری نظام سیاسی داشته است؟ پژوهش بر این فرضیه استوار است که علم سیاست در ایران پس از انقلاب اسلامی، ماهیت هنجاری داشته و این امر منجربه اولویت یابی برخی از مفاهیم مانند الهام بخشی، صدور انقلاب و هویت یابی شیعیان و گروه های انقلابی در آسیای جنوب غربی شده است. در تبیین پژوهش حاضر از نظریه آموزش هنجاری و انقلاب اسلامی ایران استفاده شده است. روش پژوهش تحلیلی- تبیینی بوده و نتایج حاکی از آن است که هنجاری شدن علم سیاست در ایران پساانقلاب اسلامی بود که بر ساختارهای سیاسی تاثیر نهاده و اولویتها را تغییر داد. در نتیجه کارآمدی این دانش در فضای کنش، مطلوبیت لازم را نداشته و با سردرگمی اندیشمندان و کنشگران این کژکارکردی شدت یافت. قالب های گفتمانی انقلاب ایران که در دیسیپلین علوم سیاسی انعکاس یافته، براساس جلوه هایی از هنجارهای ایدئولوژیک شکل گرفت. قالب های هنجاری و گفتمانی مبتنی بر هویت مقاومت، آثار خود را در فرآیند امنیت سازی منطقه ای به جا گذاشت. هنجارهای سیاست خارجی ایران دارای ریشه های تاریخی بوده و معطوف به نشانه هایی از مقاومت، رویارویی با بازیگران تهدیدکننده و نیروهای گریز از مرکزی می باشد که به قواعد هنجاری توجه چندانی مبذول نداشته اند. علم سیاست در ایران پس از انقلاب اسلامی تحت تاثیر فضای اجتماعی و ساختاری قرار گرفت. از آنجایی که ایران بعد از انقلاب با نشانه هایی از بحران دائمی روبرو بوده، بنابراین علم سیاست به گونه تدریجی و در فضای بحران آبدیده شد. نقش یابی علم سیاست از این جهت اهمیت دارد که بسیاری از قالب های معنایی و مفهومی آن با مفاهیم تاریخی و ارزشی جمهوری اسلامی همخوانی داشته است. پیوند قالب های هنجاری انقلاب با آموزه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از این جهت اهمیت دارد که توانست زمینه توسعه دانش برای شناخت و مقابله با تهدیدات را فراهم سازد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
آرش رضادوست
دانشجوی دکتری، گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
ابراهیم متقی
استاد، گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
کیهان برزگر
دانشیار، گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :