تاثیر فلسفه ی قاره ی بر تعلیم و تربیت

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 59

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_SREE-1-6_040

تاریخ نمایه سازی: 9 بهمن 1402

چکیده مقاله:

این مطالعه به بررسی تاثیر فلسفه قاره ی بر تعلیم و تربیت پرداخته است. فلسفه قاره ای با هوسرل آغاز می شود و در هایدگر و پس از آن از طریق سارتر، مرلوپونتی، گادامر و دریدا ادامه پیدا می کند. هایدگر این فلسفه را پدیدار شناسی دانست و در حالی که نظریاتش بر مطالعه هوسرل استوار بود، با اصول محوری فلسفه او همچون تحویل، شهود ذاتی و پیوند با دکارت گرایی، مخالفت کرد. تام راکمور می گوید که هایدگر بیش از آنکه باعث گسترش پدیدارشناسی شده باشد، موجب افول آن شد. هر چند هنوز هستند فیلسوفانی که منتسب به این گرایشند و البته روشن نیست که فراتر از عنوان، تا چه حد در رویکرد به مسائل فلسفی با هم هم رای اند. لبته تعریف فلسفه قاره ای به فلسفه ای که صرفا حاصل کار فیلسوفانی چون هایدگر و آدورنو، هابرماس و اپل، سارتر و لویناس، فوکو، لاکان، التوسر(Althusser) و دریدا است، قابل مناقشه است زیرا سایر فلسفه هایی را که در اروپا شکل گرفته اند، دربرنمی گیرد. مولیگان می گوید که فیلسوفان تحلیلی اغلب فلسفه قاره ای را مبهم و ابهام گرا معرفی می کنند که به ادبیات بیشتر نزدیک است تا به فلسفه و از برهان و تحلیل دوری می گزیند و در مقابل، فلسفه تحلیلی را پوزیتیویسم منطقی و فلسفه زبان توصیف می کنند فلسفه های جدید و آرای تربیتی در این بخش، نخست به بررسی تاثیر زبان در تربیت آدمی می پردازیم و پس از آن، به دیدگاه هایی درباره ی برنامه ها و نظام های آموزشی اشاره خواهیم کرد، که روشنگر وضعیت امروزی آموزش و پرورش در بسیاری از جوامع پیش رفته و در حال پیش رفت است. به طور واقعی و بسیار ملموس، ما به وسیله کلماتی شکل می گیریم که در دست رسمان هستند و آن ها را به کار می بریم و چگونگی تعیین و تشخیص این کلمات به تربیت ما بستگی دارد؛ یعنی هیچ تربیتی در قبال فرهنگ و زبان جامعه ی خویش، بی طرف و خنثی نیست و راه گشایی فرهنگی از آنچه که در این زمینه ارائه می کند و آنچه مانع می شود اهمیت فراوان دارد. مکتب های جدید قاره ای چون پساساختارگرایی و پست مدرنیسم دارای اعتقادات تکثرگرا هستند و در دیدگاه های آن ها همان موضوعات و مسائل پیشین دیده می شود، با این تفاوت که فیلسوفان پساساختارگرا و پست مدرن به نفی اندیشه های کل نگر و جامع می پردازند.

نویسندگان

فاطمه حاجی پور

دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه