بررسی رابطه کارکردهای تحولی خانواده دوران کودکی با طلاق عاطفی معلمین با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کارکردهای تحولی خانواده دوران کودکی با طلاق عاطفی معلمین با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه اجرا شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان متاهل شاغل نواحی هفتگانه ادارات آموزش و پرورش شهر مشهد در طی سال تحصیلی ۱۴۰۱ - ۱۴۰۰ بود. برای انتخاب نمونه از میان جامعه آماری تعداد ۳۷۹ نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه ی طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ((۱۹۹۸، پرسشنامه ی سنجش کارکرد تحولی خانواده (۱۳۹۲) و پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (۲۰۰۸) بودند. جهت تحلیل داده های این پژوهش از آزمون معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد کارکردهای تحولی خانواده دوران کودکی از طریق طرحواره های ناسازگار اولیه با طلاق عاطفی معلمین رابطه معنی داری دارد و بنابراین می توان گفت با افزایش میزان کارکردهای تحولی خانواده دوران کودکی از یک سو و کاهش طرحواره های ناسازگاری اولیه از سوی دیگر، می توان میزان وقوع طلاق عاطفی معلمین را در آینده کاهش داد که می تواند برای متخصصان حوزه های خانواده و جامعه به خصوص مشاوران و روانشناسان به عنوان دست آوردی به منظور کاهش وقوع طلاق عاطفی و استحکام خانواده و جامعه بکار رود.

کلیدواژه ها:

طرحواره های ناسازگار اولیه ، کارکردهای تحولی خانواده ، طلاق عاطفی ، معلمین