مقایسه اثربخشی درمان تئوری انتخاب بر میزان کفایت اجتماعی و رضایت زناشوئی زنان شاغل و خانه دار شهر تهران

تعارضات زناشویی نه تنها می تواند نظام خانواده را مختل کند، بلکه مشکلات جدی برای رشد عاطفی- اجتماعی زوج ها و متعاقب آن سازگاریزناشویی ایجاد می کند. می توان انتظار داشت که جامعه زمانی پیشرفت کند که نهاد خانواده به نحو احسن کار کند. کفایت اجتماعی توانایی عملکردانسان در اجرای استقلال شخصی و مسئولیت پذیری اجتماعی است. در مورد کفایت اجتماعی تعاریف متعددی از سوی روان شناسان و جامعه شناسانارائه شده است. کفایت به طور کلی رابطه ای است که هر ارگانیسم نسبت به و ضع موجود با محیط خود برقرار می کند. از سوی دیگر، رضایتزناشویی منعکس کننده رضایت از زندگی خانوادگی است و رضایت خانواده نیز به نوبه خود متضمن رضایت از زندگی است. در نتیجه موجب توسعه،تعالی و نیز پیشرفت مادی و معنوی جامعه خواهد شد. رضایت زناشویی را می توان یک وضعیت روانی دانست که به طور خودکار ایجاد نمی شود . بااین حال، هر دو طرف باید تلاش زیادی انجام دهند، استفاده از مداخلات روانشناختی و غیردارویی در بهبود عملکرد ازدواج از اهمیت بالاییبرخوردار است. نظریه های متعددی برای کاهش تعارضات زناشویی و افزایش صمیمیت و رضایت زنا شویی ارائه شده است . در این را ستا، واقعیتدرمانی گلسر رویکردی است که به طور گسترده پذیرفته شده است که تاکید ویژه ای بر رابطه عاشقانه و صمیمی دارد و در ایران بسیار محبوب بودهاست. بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان تئوری انتخاب بر میزان کفایت اجتماعی و رضایت زناشوئی زنان شاغل و خانه دار شهرتهران می باشد.

کلیدواژه ها:

تئوری انتخاب ، کفایت اجتماعی ، رضایت زناشویی