تحلیل تاثیر ماتریالیسم تاریخی کارل مارکس بر رادیکالیسم هنر قرن بیستم
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 55
فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ASO-3-7_002
تاریخ نمایه سازی: 8 بهمن 1402
چکیده مقاله:
ماتریالیسم تاریخی برای مارکس که رویای پیشبینی علمی تاریخ بشری را داشت، بیشک مکانیزمی ایده آل بود؛ از نظر مارکس تمامی پدیده های اجتماعی به عنوان روبنا تحت تاثیر زیربنایی به نام اقتصاد هستند. روبنای جامعه را در حوزه های مختلف، ثبات یا تزلزل اقتصاد تعیین می کند و کنش ها و واکنش های اجتماعی را شکل می دهد. بازتولید هنر قرن بیستم گسست محتوایی و فرماتیک از هنرهای پیشین است، هنر قرن بیستم حجم غیرقابل درکی از رادیکالیسم را به دوش می کشد که با تمام ادوار تاریخ متفاوت است؛ این گونه گسست فقط یک تغییر سبکی صرف نیست؛ مفهومی جدید پدیدآمده، علت این تغییرات گسترده، تغییر در ایدئولوژی زیبایی و زیباییشناسی است؛ رنگ باختگی مفهوم پیشین هنر و زیبایی، در آثار هنریقرنبیستم مشهود است. هدف از این نوشتار بررسی تاثیر این تئوری بر رادیکالیسم هنر مدرن بود و بررسی ها نشان داد باتوجه به تغییرات عظیم ساختاری در اقتصاد که به پیشرفت های تکنولوژی، تغییر شیوه اجرای هنری، پرداخت های مکانیکی به هنر، توسط مخاطب و هنرمند و… میانجامد، تغییر بسیاری را در تفکر ایدئولوژی زیبایی به وجود میآورد و در پی آن رادیکالیسم ظهور می کند؛ این حجم از رادیکالیسم که به علت فاصله گرفتن از مفهوم ایدهآلیسمی زیبایی صورت گرفته است، علتی از جنس اقتصاد دارد که مستقیم و غیرمستقیم بر هنر اثر می گذارد.
نویسندگان
علی اشرفی
دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش هنر، دانشگاه آزاد واحد تهران شمال، تهران، ایران.