بررسی لحن روایت در داستان اعرابی درویش و ماجرای زن با او؛ بر پایه نظریه کانون روایت ژرار ژنت

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 106

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JOSTR-3-7_003

تاریخ نمایه سازی: 15 آبان 1402

چکیده مقاله:

روایت­شناسی در دهه­های اخیر با ارائه نظریه­های گوناگون بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و دست­کم در ادبیات داستانی از جهات بسیاری راه­گشا بوده است. در این رابطه، یکی از نظریه­پردازان برجسته، ژرار ژنت نام دارد که با تکیه بر مقوله لحن، تحول مهمی در روایت­شناسی پدید آورده است. کاربست مبانی آراء ژنت در داستان­های فارسی، بخش­های نوینی از هنرنمایی نویسندگان را آشکار می­کند. در حوزه ادبیات داستانی کلاسیک فارسی، مولوی چهره­ای ممتاز است. او در مثنوی بسیاری از موضوعات اخلاقی، عرفانی و دینی را در قالب داستان تشریح کرده است. در مقاله پیش­رو، با روش توصیفی- تحلیلی، تکنیک­های روایی به­کاررفته در حکایت اعرابی درویش و ماجرای زن با او و لحن آن با رویکرد به آراء ژنت، کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می­دهد که زمان غالب روایت، هم­زمانی و کانون مکان روایت پربسامد، من- قهرمان بوده است. دیگر آن­که، تک­گویی درونی تنها مولفه­ای بوده که در داستان دیده نشده است. این امر، بیانگر برون­گرایی شخصیت­ها و کنشگری آن­ها در دنیای واقعی است.

نویسندگان

حسین قاسمی فرد

گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نیشابور، نیشابور، ایران.

سید حسین سیدی

گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.