اثر افزایشی ترکیب روشهای رژیم درمانی و تحریک مستقیم مغزی برکاهش ولع مصرف غذا در زنان با چاقی سطح یک و دو
محل انتشار: مجله دانشکده پزشکی مشهد، دوره: 62، شماره: 41
سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 334
فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_MJMS-62-41_045
تاریخ نمایه سازی: 20 اسفند 1399
چکیده مقاله:
مقدمه: ولع خوردن، یک تمایل قوی و اغلب غیر قابل کنترل برای خوردن است. شواهد علمیجدید نشان میدهد که تغییرات در تحریک پذیری قشر مغز توسط تحریک کاتدی و آندی میتواند در کاهش میزان ولع خوردن مؤثر باشد. هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی هر یک از روشهای رژیم درمانی و تحریک مستقیم مغز بر کاهش ولع خوردن در زنان با چاقی سطح یک و دو بوده است. روش کار: 46 نفر از زنان مراجعه کننده به کلینیک درمان چاقی رسول اکرم، به سه گروه آزمایش(گروه تحت درمان با تحریک مستقیم مغز، گروه تحت درمان با روش رژیم درمانی، گروهی که از ترکیب این دو روش استفاده کردند) و یک گروه کنترل تحریک مستقیم مغزی(شم) تقسیم شدند. ابتدا از نظر متغییرهای دموگرافیک(سن، قد، وزن، و سایر اختلالات جسمیو روانشناختی) مورد بررسی قرار گرفتند و سپس پرسشنامه ولع خوردن(FCQ) را پرکردند و به مدت 10 جلسه طی دو هفته در معرض روشهای آزمایشی قرار گرفتند و در پایان دوره درمانی گروهها مجدد پرسشنامه ولع خوردن را پر کردند. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که روش تحریک مستقیم مغز به تنهایی و ترکیب آن با روش رژیم غذایی، به شکل معنا داری نمرات پرسشنامه ولع خوردن را کاهش دادند اما روش رژیم درمانی تنها نتوانست تغییر معناداری در کاهش نمرات پس آزمون پرسشنامه ولع خوردن در گروه رژیم درمانی ایجاد نماید. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، به نظر میرسد میتوان از روش تحریک مستقیم مغز و روش ترکیب تحریک مستقیم مغز با رژیم درمانی میتواند در کاهش ولع خوردن زنان چاق استفاده نمود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
آزاده مرادزاده فهرجی
دانشجوی دکتری، واحد زرند، دانشگاه آزاد اسلامی، زرند، ایران
احمد برجعلی
عضو هیات علمی ، دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی ، تهران ، ایران
فریبرز درتاج
عضو هیات علمی دانشکده روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران
کاظم نعمت اله زاده ماهانی
عضو هیات علمی دانشکده روانشناسی، دانشگاه ازاد اسلامی، زرند