امیر کنعانی تربتی
5 یادداشت منتشر شدههوش مصنوعی در خدمت روان انسان: هم پیمان خردمند، نه جانشین بی جان
با نگاهی ژرف و دل آگاهانه می توان به نقش هوش مصنوعی در پاسداری از سلامت روان جامعه نگریست؛ نه با دیدی سرد و فناورانه، بلکه با نگاهی انسانی، متفکرانه و اخلاق محور.
هوش مصنوعی؛ هم نفس درمانگر، نه جانشین او
در روان درمانی، آن چه جوهره ی کار است، نه ابزار و تکنیک، بلکه «رابطه ی درمانی» است؛ پیوندی زنده و انسانی که در آن، سکوت ها معنا دارند، نگاه ها حرف می زنند و گرمای حضور، درمان می آفریند. هیچ الگوریتمی، هرچند پیچیده، نمی تواند جای آن لحظه ای را بگیرد که درمانگر، بی قضاوت، با دل و جان شنونده ی رنج های مراجع است. اما هوش مصنوعی، اگر در جایگاه «یار و یاور» بنشیند، می تواند توان درمانگر را در خدمت رسانی چند برابر کند.
کاربردهای مسئولانه و امیدبخش
* آموزش روانی برای همگان*
بسیاری از دردهای روانی، از ناآگاهی سرچشمه می گیرند. هوش مصنوعی می تواند با تولید محتوای آموزشی ساده، معتبر و قابل فهم—از مقاله و پادکست گرفته تا انیمیشن های کوتاه—مفاهیمی چون مدیریت خشم، مهارت های ارتباطی، مقابله با استرس و شناخت علائم هشداردهنده را به زبان مردم برگرداند. این کار، همچون افروختن چراغی در تاریکی است؛ نوری که مسیر سلامت روان را برای همگان روشن می سازد.
* غربالگری زودهنگام و هوشمند*
با تحلیل داده های جمعی و ناشناس در فضای مجازی، هوش مصنوعی می تواند نشانه های افزایش اضطراب یا افسردگی را در یک جامعه خاص شناسایی کند؛ بی آن که حریم فردی را نقض کند. این تحلیل ها، همچون «دماسنج روانی» عمل می کنند و به سیاست گذاران سلامت روان کمک می کنند تا مداخلات هدفمند را در زمان و مکان مناسب آغاز کنند.
* پایش درمان و همراهی با مراجع*
ابزارهای سنجش روانی، اگر در دسترس همگان قرار گیرند، می توانند به افراد کمک کنند تا وضعیت روانی خود را بهتر بشناسند. هوش مصنوعی می تواند روند درمان را ثبت کند، الگوهای نگران کننده را شناسایی کرده و به درمانگر هشدار دهد. این نقش، مانند «دستیار پیگیر» است که بار اجرایی درمانگر را سبک تر می کند، بی آن که جایگزین او شود.
* کاهش انزوا و ایجاد فضای امن تمرین*
برای کسانی که از اضطراب اجتماعی رنج می برند یا در مناطق محروم زندگی می کنند، هوش مصنوعی می تواند بستری امن برای تمرین مهارت های ارتباطی فراهم کند. این فضا، هرچند مجازی، می تواند نخستین گام برای بازگشت به تعامل انسانی باشد؛ نه جایگزین آن، بلکه پلی برای رسیدن به آن.
هشدارهای اخلاقی؛ مرزهای مقدس
- حریم خصوصی: داده های روانی، از مقدس ترین اطلاعات فردی اند. هرگونه استفاده از آن ها باید با رضایت آگاهانه و حفظ کامل ناشناس بودن همراه باشد.
- تشخیص رسمی، تنها با انسان: هوش مصنوعی نباید به تنهایی حق صدور تشخیص روانی داشته باشد. این مسئولیت، تنها بر دوش درمانگران آموزش دیده است.
- شکاف دیجیتال: باید مراقب بود که فناوری، دسترسی سالمندان یا اقشار کم برخوردار را محدودتر نکند.
- سوگیری داده ها: هوش مصنوعی، آینه ی داده هایی ست که با آن آموزش دیده. اگر این داده ها سوگیرانه باشند، خروجی نیز بی عدالتی را بازتولید خواهد کرد.
-- سخن پایانی
هوش مصنوعی، ابزاری ست نیرومند؛ اما نه عصای جادویی. این ما انسان ها هستیم که باید با خرد، اخلاق و عشق، آن را در مسیر درست به کار گیریم. اگر آن را «تسهیل گر» و «توانمندساز» بدانیم، می تواند دامنه ی خدمات روانی را گسترده تر، سریع تر و موثرتر کند. اما جوهر درمان، یعنی «ارتباط انسانی مبتنی بر اعتماد و همدلی»، همواره مقدس و بی جانشین باقی خواهد ماند.
در نهایت، هدف از به کارگیری فناوری، ماشینی کردن روان درمانی نیست؛ بلکه انسانی تر کردن آن است.
امیر کنعانی تربتی __ آذرخون
28 / 7 /1404