جدال چوبک

29 مرداد 1404 - خواندن 2 دقیقه - 60 بازدید

یکی از نکاتی که، در برخی از داستان های آقای چوبک برجسته و قابل تامل است، اشاره ی او به گردهمایی و جمع شدن گروهی از مردم در مواجهه با یک اتفاق یا رویداد است. در این صحنه ها، هر یک از افراد این جمع، خود را صاحب نظر و کاردان می پندارد و معمولا نیز آرا و عقاید یکدیگر را نمی پذیرد. هر کس با تعصب می کوشد نظر خود را، بی توجه به عوامل دیگر، به کرسی بنشاند. از سوی دیگر، باقی افراد نیز قادر نیستند تصمیمی درست تر و قانع کننده تر ارائه دهند تا گروه به هدفی واحد برسد. نتیجه چنین می شود که حادثه ی رخ داده بی نتیجه و سربسته باقی می ماند و این روند به مرور به عادتی تبدیل می شود که خود زمینه ساز سلسله ای از اتفاقات بعدی است؛ اتفاقاتی که در برخی موارد، حتی تراژیک تر و بدتر از رویداد نخست هستند. در داستان های چوبک، این گردهمایی های بی نتیجه نمادی از جامعه ای است که افرادش به جای هم فکری، در جدال عقیدتی فرساینده گرفتارند؛ هر کس تنها صدای خود را می شنود و حاضر به پذیرش نظر دیگری نیست. چنین رفتاری باعث می شود حتی ساده ترین مسائل بی سرانجام بماند و این بی عملی به مرور به عادتی فرهنگی بدل شود؛ عادتی که نه تنها مشکلات را حل نمی کند، بلکه با انباشتن گره ها، زمینه ساز بحران ها و تراژدی های بزرگ تر می شود.


✍️امیرمحمد جودی ثمرین

دانشگاه محقق اردبیلی