رضا رفیعی گیلوائی
11 یادداشت منتشر شدهمیزان قدرت و درک هوش مصنوعی در بازاریابی
میزان قدرت و درک هوش مصنوعی در بازاریابی
در سال های اخیر، قدرت درک هوش مصنوعی در بازاریابی به موضوعی با اهمیت بسیار زیاد تبدیل شده است. با تکامل مداوم چشم انداز دیجیتال، کسب و کارها به طور فزاینده ای به پتانسیل عظیم استراتژی های هدایت شده با هوش مصنوعی برای ارتقای فعالیت های بازاریابی و دستیابی به موفقیت بیشتر پی می برند. توانایی هوش مصنوعی در تجزیه و تحلیل حجم عظیمی از داده ها، شناسایی الگوها و تولید بینش های شخصی سازی شده، شیوه ی رویارویی سازمان ها با تعامل با مشتری، بهینه سازی کمپین و اثربخشی کلی بازاریابی را متحول کرده است.
بازاریابان با استفاده از ابزارها و الگوریتم های مبتنی بر هوش مصنوعی، می توانند درک عمیق تری از مخاطبان هدف خود به دست آورند، نیازها و ترجیحات آنها را پیشبینی کنند و پیام ها و محتوای خود را بر اساس آن تنظیم نمایند. این سطح از شخصی سازی و رویکرد هدفمند فوق العاده، انقلابی در این زمینه ایجاد کرده است، زیرا به کسب و کارها اجازه می دهد تا از میان انبوه پیام ها متمایز شوند و در سطحی پرمعناتر با مشتریان خود ارتباط برقرار کنند. علاوه بر این، قابلیت های پیشبینی هوش مصنوعی، بازاریابان را قادر می سازد تا رفتار مصرف کننده را پیشبینی کنند، روندهای نوظهور را شناسایی نمایند و تصمیمات مبتنی بر داده بگیرند که منجر به نتایج قابل اندازه گیری شود.
با پیشرفت روزافزون هوش مصنوعی، ادغام آن در استراتژی های بازاریابی رواج بیشتری خواهد یافت. کسب وکارهایی که این پیشرفت فناورانه را پذیرفته و از قدرت آن بهره ببرند، بدون شک برتری رقابتی به دست خواهند آورد و خود را برای موفقیت بلندمدت در یک بازار پویا و به شدت مشتری محور آماده می کنند.
برای درک قدرت فهم هوش مصنوعی و تاثیر آن بر بازاریابی، از چارچوبی که توسط (آناند سرینیواسا رائو Anand Srinivasa Rao: چهره ی پیشرو در هوش مصنوعی، ترویج همکاری بین انسان و ماشین با استفاده از هوش مصنوعی، استاد برجسته در دانشکده Heinz دانشگاه Carnegie Mellon و رهبر سابق هوش مصنوعی جهانی در PwC و عضو هیئت مدیره OECD AI، مدافع توسعه ی هوش مصنوعی مسئولانه) توسعه یافته است استفاده می کنیم که سه درجه هوش مصنوعی را از هم متمایز می کند: هوش کمکی، هوش تقویت شده و هوش مستقل. هوش کمکی به توانایی ماشین ها در انجام وظایف خاص با سرعت و دقت بالاتر از انسان ها اشاره دارد. هوش تقویت شده به توانایی ماشین ها در تقویت و بهبود عملکرد انسان ها در انجام وظایف پیچیده اشاره دارد. در نهایت، هوش مستقل به توانایی ماشین ها در یادگیری، تصمیم گیری و حل مسائل پیچیده بدون دخالت انسان اشاره دارد. این سه سطح هوش مصنوعی به طور فزاینده ای در حال ظهور هستند و تاثیر عمیقی بر بازاریابی و فروش و دیگر جنبه های کسب و کار خواهند داشت.
هوش کمکی، هوش تقویت شده و هوش مستقل در هوش مصنوعی
. هوش کمکی (Assisted Intelligence): سیستم های هوش مصنوعی که با جمع آوری و پردازش اطلاعات و ارائه آنها به انسان، از تصمیم گیری یا اقدام انسان پشتیبانی می کنند. این سیستم ها از پیش برنامه ریزی شده اند و از تعاملات خود یاد نمی گیرند.
هوش کمکی، یک تغییر اساسی در قلمرو تصمیم گیری است. ظهور هوش کمکی (AI)تحولی عمیق در نحوهی رویکرد ما به فرآیندهای تصمیم گیری در حوزه های مختلف ایجاد کرده است. این الگوی نوآورانه، که به طور یکپارچه دانش و تخصص انسانی را با قدرت محاسباتی و توانایی های تحلیلی فناوری های پیشرفته ادغام می کند، پتانسیل این را دارد که نحوه ی برخورد ما با چالش های پیچیده و بهینه سازی نتایج را متحول سازد. هوش کمکی با بهره گیری از نقاط قوت مکمل شناخت انسانی و هوش مصنوعی، بهترین هر دو دنیا را به خدمت می گیرد و تصمیم گیرندگان را قادر می سازد تا انتخاب های آگاهانه تر و مبتنی بر داده بگیرند، در عین حال، نقش ارزشمند قضاوت و شهود انسانی را حفظ می کند.
در هسته ی هوش کمکی، ایده ی تقویت هوش انسانی، به جای جایگزینی آن، نهفته است. این رویکرد مشارکتی، افراد و سازمان ها را قادر می سازد تا با کارایی، دقت و اطمینان بیشتری به حل مشکلات بپردازند. سیستم های هوش کمکی از طریق ادغام الگوریتم های یادگیری ماشینی، پردازش زبان طبیعی و تحلیل پیشبینی کننده، می توانند به سرعت حجم عظیمی از داده را غربال کنند، الگوها را شناسایی کنند و بینش هایی را تولید کنند که ممکن است به تنهایی در توانایی های انسانی نباشد. با ارائه ی روان این بینش ها به تصمیم گیرندگان، هوش کمکی توانایی آنها را برای تصمیم گیری آگاهانه تر و راهبردی تر تقویت می کند که در نهایت منجر به افزایش بهره وری، بهبود تصمیم گیری و نتایج آگاهانه تر می شود.
پیامدهای هوش کمکی طیف گسترده ای از صنایع را در بر می گیرد، از مراقبت های بهداشتی و امور مالی گرفته تا برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران. برای مثال، در حوزه ی پزشکی، سیستم های هوش کمکی می توانند به پزشکان در تشخیص زودهنگام بیماری، توصیه های درمانی شخصی سازی شده و تخصیص بهینه ی منابع کمک کنند. در بخش مالی، هوش کمکی می تواند در ارزیابی ریسک، بهینه سازی سبد سهام و انطباق با قوانین کمک کند و متخصصان را قادر سازد تا با اطمینان بیشتری در چشم انداز پیچیده و در حال تحول حرکت کنند. با گسترش کاربردهای هوش کمکی، این فناوری به یک ابزار ضروری در زرادخانه ی تصمیم گیرندگان مدرن تبدیل شده است و مرزهای آنچه را که ممکن است، بازتعریف می کند و ما را به عصر جدیدی از هوش مشارکتی هدایت می کند.
کاربرد هوش کمکی دربازاریابی:
هوش کمکی (AI)به عنوان ابزاری قدرتمند در حوزه ی بازاریابی ظهور کرده است و رویکردی تحول آفرین برای تصمیم گیری مبتنی بر داده و جلب مشتری برای کسب و کارها ارائه می دهد. هوش کمکی، به عنوان یک تغییر اساسی نسبت به روش های سنتی بازاریابی، از قدرت یادگیری ماشینی، پردازش زبان طبیعی و تحلیل پیشبینی کننده برای ارائه ی بینش های بی سابقه و استراتژی های شخصی سازی شده به بازاریابان استفاده می کند.
یکی از نمونه های برجسته ی کاربرد هوش کمکی، استفاده از چت بات ها و دستیارهای مجازی در حوزه ی خدمات مشتری است. این رابطه ای مکالمه ای مبتنی بر هوش مصنوعی می توانند به صورت 24 ساعته در 7 روز هفته با مشتریان تعامل داشته باشند، پاسخ های فوری به سوالات ارائه دهند، پیشنهاد محصول بدهند و حتی تراکنش های پیچیده را مدیریت کنند. چت بات ها با بهره گیری از پردازش زبان طبیعی، می توانند ظرایف سوالات مشتری را درک کنند و پاسخ های خود را بر اساس آن تنظیم کنند و تجربه ای روان و شخصی سازی شده ارائه دهند که وفاداری به برند و رضایت مشتری را افزایش می دهد.
یکی دیگر از کاربردهای جذاب هوش کمکی در بازاریابی، بهینه سازی کمپین های تبلیغات دیجیتال است. با ادغام الگوریتم های یادگیری ماشینی، بازاریابان می توانند حجم عظیمی از داده ها را تجزیه و تحلیل کنند، از جمله رفتار کاربر، اطلاعات جمعیت شناختی و معیارهای عملکرد کمپین، تا بتوانند هدفگذاری تبلیغات، پیام رسانی و بودجهی خود را به صورت پویا تنظیم کنند. این بهینه سازی لحظه ای به کسب و کارها این امکان را می دهد تا بازگشت سرمایه ی خود را از سرمایه گذاری های تبلیغاتی به حداکثر برسانند و در زمان مناسب با موثرترین محتوا به مخاطبان مناسب برسند.
علاوه بر این، هوش کمکی می تواند نحوه ی رویکرد بازاریابان به ایجاد محتوا و شخصی سازی آن را متحول سازد. با تحلیل ترجیحات مشتری، الگوهای مرور و دادهه ای تعامل، ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی می توانند پیشنهادات محتوای شخصی سازی شده، پیشنهادات پویای محصول و حتی ایجاد مواد بازاریابی سفارشی را انجام دهند. این سطح از شخصی سازی نه تنها تجربه ی مشتری را بهبود می بخشد، بلکه منجر به افزایش نرخ تبدیل و وفاداری به برند میشود.
با افزایش استفاده از هوش کمکی در بازاریابی، کسب وکارهایی که این فناوری تحول آفرین را در آغوش می گیرند، مزیت رقابتی قابل توجهی به دست خواهند آورد. با بهره گیری از قدرت بینش های مبتنی بر داده و اتوماسیون هوشمند، بازاریابان می توانند استراتژی های خود را بهینه سازی کنند، تجربه ی مشتری را ارتقا دهند و در نهایت، رشد پایدار و سودآوری را در چشم انداز بازار به طور فزایندهای پیچیده و پویا به ارمغان آورند.
. هوش تقویت شده (Augmented Intelligence): سیستم های هوش مصنوعی که با جمع آوری و تحلیل کارآمد حجم عظیمی از داده ها، تصمیم گیری انسان را تقویت می کنند و به فرد تصمیم گیرنده انسانی توصیه هایی ارائه می دهند. این سیستم ها به طور مداوم از تعاملات خود با انسان و محیط یاد می گیرند.
هوش تقویت شده (AI)حوزه ای با سرعت پیشرفت بالا است که هدف آن، با ادغام سیستم های فناوری پیشرفته، ارتقای توانایی های شناختی انسان است. برخلاف هوش مصنوعی که به دنبال تکرار یا فراتر رفتن از هوش انسانی است، هوش تقویت شده بر تکمیل و توانمندسازی تصمیم گیری و حل مسئله ی انسان تمرکز دارد. این رویکرد، نقاط قوت و توانایی های منحصربه فرد ذهن انسان را به رسمیت می شناسد و به دنبال آن است تا از فناوری برای تقویت و گسترش آن قابلیت ها، به جای جایگزینی آنها، استفاده کند.
فرض اصلی هوش تقویت شده، ایجاد یک رابطه ی همزیستی بین انسان و ماشین است، رابطه ای که در آن هر کدام بتوانند نقاط قوت خود را برای دستیابی به نتایج بهتر به کار گیرند. انسان ها دارای شهود، خلاقیت و درک زمینه ای هستند، در حالی که ماشین ها در پردازش سریع داده، تشخیص الگو و اجرای محاسبات پیچیده، برتری دارند. با یکپارچه سازی یکپارچه ی این قابلیت های مکمل، سیستم های هوش تقویت شده می توانند به انسانها در تصمیم گیری آگاهانه تر و مبتنی بر داده یاری رسانند و در عین حال، عنصر انسانی قضاوت و تصمیم گیری را حفظ کنند.
این رویکرد پیامدهای قابل توجهی در طیف گستردهای از صنایع، از مراقبت های بهداشتی و امور مالی گرفته تا آموزش و پرورش و برنامه ریزی شهری دارد. برای مثال، در حوزه ی پزشکی، سیستم های هوش تقویت شده می توانند حجم عظیمی از داده های بیمار، مقالات پزشکی و کارآزمایی های بالینی را تجزیه و تحلیل کنند تا به پزشکان توصیه های درمانی شخصی سازی شده ارائه دهند، در عین حال به پزشک اجازه دهند تا از تخصص حرفه ای خود استفاده کند و تصمیم نهایی را بگیرد. به طور مشابه، در بخش مالی، هوش تقویت شده می تواند به تحلیلگران و مدیران سبد سهام کمک کند تا روندهای نوظهور را شناسایی کنند، ریسک را ارزیابی کنند و استراتژی های سرمایه گذاری را بهینه کنند و در نهایت فرآیند تصمیم گیری انسانی را بهبود بخشند.
با ادامه ی پیشرفت هوش تقویت شده، برای سیاستگذاران، متخصصان اخلاق و عموم مردم، ضروری است که درباره ی پیامدهای اخلاقی و اجتماعی این فناوری گفتگوهای تفکربرانگیز داشته باشند. اطمینان از طراحی و استقرار سیستم های هوش تقویت شده به روشی مسئولانه، شفاف و پاسخگو، برای تحقق کامل پتانسیل این حوزه ی تحول آفرین، ضروری خواهد بود.
کاربرد هوش تقویت شده در بازاریابی:
برای درک بهتر کاربرد هوش تقویت شده (AI)در بازاریابی، بررسی چند نمونه ی عملی ضروری است. یک مورد استفاده ی برجسته در حوزه ی پیشنهادات شخصی سازی شده ی محصولات است، جایی که الگوریتم های هوش مصنوعی با تحلیل سابقه ی مرور، الگوهای خرید و ترجیحات یک فرد، محصولاتی را پیشنهاد می دهند که متناسب با علایق منحصربه فرد او باشد. این کار نه تنها تجربه ی مشتری را بهبود می بخشد، بلکه باعث افزایش تعامل و فروش نیز می شود.
حوزه ی دیگری که هوش تقویت شده در آن می درخشد، بهینه سازی کمپین های بازاریابی است. بازاریابان با استفاده از تحلیل های پیشبینی کننده مبتنی بر هوش مصنوعی، می توانند بینش های ارزشمندی درباره ی رفتار مصرف کننده به دست آورند، روندهای آینده را پیشبینی کنند و تصمیمات مبتنی بر داده بگیرند تا منابع را به طور موثرتر تخصیص دهند. این امر می تواند منجر به هدفگذاری بهبودیافته، نرخ تبدیل بالاتر و بازگشت سرمایه ی بهتر شود.
علاوه بر این، هوش تقویت شده میتواند در اتوماسیون ایجاد و مدیریت محتوا به کار گرفته شود و بازاریابان را قادر سازد تا محتوای شخصی سازی شده، مرتبط و جذاب را در حجم بالا تولید کنند. این امر فرآیند تولید محتوا را ساده میکند و اطمینان میدهد که پیامهای برند با مخاطب هدف همخوانی داشته باشد. همچنین، چت بات ها و دستیارهای مجازی مبتنی بر هوش مصنوعی می توانند پشتیبانی لحظه ای از مشتری ارائه دهند، به سوالات رسیدگی کرده و مشکلات را به سرعت حل کنند و در نتیجه تجربه ی کلی مشتری را بهبود بخشند.
سازمان ها با ادغام هوش تقویت شده در جنبه های مختلف اکوسیستم بازاریابی، می توانند از بینش های مبتنی بر داده، شخصی سازی و اتوماسیون برای دستیابی به مزیت رقابتی، ایجاد روابط قویتر با مشتری و در نهایت، هدایت رشد پایدار کسبوکار استفاده کنند.
. هوش مستقل (Autonomous Intelligence): سیستم های هوش مصنوعی که می توانند با موقعیت های مختلف و در حال تغییر سازگار شوند و بدون دخالت انسان تصمیم گیری کنند. هوش مستقل، حوزه های گیج کننده و با سرعت پیشرفت بالا، در سال های اخیر توجه قابل توجهی را به خود جلب کرده است. این مفهوم، که اغلب با عنوان هوش مصنوعی (AI) شناخته می شود، شامل توسعه ی سیستم های هوشمند با قابلیت درک محیط، تصمیم گیری و اجرای اقدامات بدون دخالت مستقیم اپراتورهای انسانی است.
پتانسیل هوش مستقل در توانایی آن برای حل مشکلات پیچیده، بهینه سازی فرآیندها و ارتقای جنبه های مختلف زندگی ما، از حمل ونقل و مراقبت های بهداشتی گرفته تا تولید و امنیت، نهفته است. با پیشرفت این فناوری، محققان و توسعه دهندگان در حال کشف روش های نوآورانه ای برای القای توانایی های شناختی شبیه انسان، مانند استدلال، یادگیری و حل مسئله، به این سیستم ها هستند، در عین حال اطمینان از استقرار ایمن و اخلاقی آنها را نیز مد نظر دارند.
ادغام هوش مستقل در زندگی روزمره ی ما، پرسش های مهمی را درباره ی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی این فناوری تحول آفرین مطرح می کند. همانطور که در این قلمروی ناشناخته گام برمی داریم، ضروری است که سیاستگذاران، رهبران صنعت و عموم مردم گفتگوهای تفکربرانگیز و همکاری هایی داشته باشند تا اطمینان حاصل شود که توسعه و کاربرد هوش مستقل با ارزش ها و اولویت های ما همسو باشد و در نهایت منجر به آیندهای شود که در آن فناوری و انسانیت به شیوهای هماهنگ و به طور متقابل سودمند در کنار هم زندگی کنند.
کاربرد هوش مستقل در بازاریابی:
هوش مستقل، که اغلب با عنوان هوش مصنوعی (AI) شناخته می شود، انقلابی در حوزهی بازاریابی ایجاد کرده است و فرصت های بی سابقه ای را برای کسب و کارها جهت ارتقای استراتژی ها و بهینه سازی عملکردشان ارائه می دهد. در حوزه ی بازاریابی، هوش مستقل انعطاف پذیری و اثربخشی خود را در کاربردهای مختلف نشان داده است.
یکی از نمونه های برجسته، استفاده از چت بات ها است که با بهره گیری از پردازش زبان طبیعی و الگوریتم های یادگیری ماشینی، به صورت لحظه ای با مشتریان تعامل برقرار می کنند، پاسخ های شخصی سازی شده ارائه می دهند و به سوالات آنها به طور کارآمد رسیدگی می کنند. این عامل های مکالمه ی هوشمند را می توان در پلتفرم های دیجیتال متعددی، از وبسایت ها تا برنامه های پیام رسان، مستقر کرد و بدین وسیله به کسب و کارها امکان ارتقای تجرب هی مشتری، افزایش جذب سرنخ (لید) و ساده سازی فرآیندهای پشتیبانی مشتری را داد.
حوزه ی دیگری که هوش مستقل تاثیر چشمگیری در آن داشته است، حوزه ی تحلیل پیشبینی کننده است. الگوریتم های مبتنی بر هوش مصنوعی با تحلیل حجم عظیمی از دادهه ای مشتری، از جمله رفتار مرور، سابقه ی خرید و اطلاعات جمعیتی، می توانند پیشبینی های دقیقی دربارهی ترجیحات مصرف کننده، الگوهای خرید و نرخ احتمالی ریزش مشتری (Churn Rate) داشته باشند. تیم های بازاریابی با داشتن این بینش ها می توانند کمپین ها، محصولات و استراتژی های قیمتی خود را برای برآورده کردن بهتر نیازها و انتظارات مخاطبان هدف، تنظیم کنند و در نهایت منجر به افزایش وفاداری مشتری و رشد درآمد شوند.
علاوه بر این، هوش مستقل، رویکرد کسب و کارها به تولید و بهینه سازی محتوا را متحول کرده است. ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی می توانند عملکرد محتوای موجود را تحلیل کنند، موضوعات و روندهای کلیدی را شناسایی کنند و محتوای شخصی سازی شده و با عملکرد بالا تولید کنند که با مخاطب هدف هم خوانی داشته باشد. این امر نه تنها بر اهمیت و اثربخشی مواد بازاریابی می افزاید، بلکه فرآیند تولید محتوا را نیز ساده می کند و به تیم های بازاریابی اجازه می دهد تا به جای صرف زمان برای تولید محتوا، بر برنامه ریزی و اجرای استراتژیک تمرکز کنند.
ادغام هوش مستقل در بازاریابی همچنین نحوه ی رویکرد کسب و کارها به بهینه سازی کمپین و خرید رسانه را تغییر داده است. الگوریتم های پیشنهاد خودکار با تحلیل دادهه ای لحظه ای بازار، فعالیت رقیب و رفتار کاربر، می توانند جایگاه های تبلیغات را بهینه کنند، پیشنهادها را تنظیم کنند و بودجه ی بازاریابی را به طور موثرتر تخصیص دهند و بدین وسیله حداکثر بازگشت سرمایه (ROI) و عملکرد بهتر کمپین را تضمین کنند.
با پیشرفت روزافزون حوزه ی هوش مستقل، کاربردهای بالقوه ی آن در بازاریابی گسترده و در حال توسعه است. کسب و کارها با پذیرش این فناوری های نوآورانه می توانند مزیت رقابتی به دست آورند، تعامل با مشتری را افزایش دهند و در یک بازار پویا و مبتنی بر داده، به رشد پایدار دست یابند.
قدرت هوش مصنوعی در نحوه تعامل برندها با مشتریان
هوش مصنوعی (AI) به سرعت در حال تبدیل شدن به ابزاری قدرتمند برای بازاریابان است و به آنها امکان می دهد تا در طیف گسترده ای از فعالیت ها به نتایج بهتری دست یابند. درک عمیق هوش مصنوعی از داده ها و توانایی آن برای یادگیری و سازگاری، پتانسیل انقلابی در نحوه تعامل برندها با مشتریان را دارد.
در اینجا برخی از زمینه های کلیدی که هوش مصنوعی در حال تغییر چشمگیر بازاریابی است، آورده شده است:
1. تجزیه و تحلیل و بینش داده ها:
هوش مصنوعی می تواند حجم عظیمی از داده های بازاریابی، از جمله داده های وب سایت، تعاملات رسانه های اجتماعی، نظرات مشتریان و داده های فروش را به طور موثر تجزیه و تحلیل کند.
الگوریتم های یادگیری ماشینی می توانند الگوها و روندهای پنهان را در داده ها شناسایی کنند که کشف آنها برای انسان دشوار یا غیرممکن است.
این بینش های مبتنی بر هوش مصنوعی می تواند به بازاریابان کمک کند تا کمپین های بازاریابی دقیق تری را هدف قرار دهند، محتوای مرتبط تری را ایجاد کنند و تجربه ی مشتری را به طور کلی ارتقا دهند.
2. شخصی سازی:
هوش مصنوعی به بازاریابان این امکان را می دهد تا تعاملات خود را با مشتریان به طور گسترده ای شخصی سازی کنند.
با تجزیه و تحلیل داده های مربوط به رفتار و ترجیحات مشتریان، هوش مصنوعی می تواند توصیه های محصول، پیشنهادات محتوا و تبلیغات را به طور خاص برای هر فرد تنظیم کند.
این امر منجر به تجربه ی مشتری مرتبط تر و جذاب تر و همچنین افزایش احتمال تبدیل و وفاداری به برند می شود.
3. اتوماسیون:
هوش مصنوعی می تواند بسیاری از وظایف بازاریابی وقت گیر و تکراری را خودکار کند، مانند ارسال ایمیل، مدیریت رسانه های اجتماعی و بهینه سازی موتور جستجو (SEO).
این امر به بازاریابان این امکان را می دهد تا بر روی استراتژی های خلاقانه و وظایف با ارزش افزوده تمرکز کنند.
وظایف خودکار شده توسط هوش مصنوعی می توانند با دقت و کارایی بیشتری انجام شوند و در نتیجه در زمان و هزینه صرفه جویی شود.
4. چت بات ها و دستیاران مجازی:
چت بات های مبتنی بر هوش مصنوعی و دستیاران مجازی می توانند پشتیبانی شبانه روزی از مشتریان را ارائه دهند، به سوالات پاسخ دهند و حتی تراکنش ها را انجام دهند.
این امر می تواند به طور قابل توجهی بار کاری نمایندگان خدمات مشتری را کاهش دهد و تجربه ی مشتری را به طور کلی ارتقا دهد.
چت بات ها همچنین می توانند داده های ارزشمندی در مورد تعاملات مشتری جمع آوری کنند که می تواند برای بهبود استراتژی های بازاریابی و توسعه محصول استفاده شود.
5. تبلیغات:
هوش مصنوعی می تواند به بازاریابان کمک کند تا تبلیغات را به طور موثرتر هدف قرار دهند و به مخاطبان مناسب برسند.
الگوریتم های هوش مصنوعی می توانند کاربران را بر اساس عوامل مختلف از جمله رفتار آنلاین، علایق و اطلاعات جمعیتی هدف قرار دهند.
این امر منجر به افزایش نرخ کلیک (CTR) و نرخ تبدیل (conversion rate) و همچنین بازگشت سرمایه (ROI) بهتر برای هزینه های تبلیغات می شود.
6. محتوای بازاریابی:
هوش مصنوعی می تواند به بازاریابان در ایجاد محتوای جذاب تر و مرتبط تر کمک کند.
ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی می توانند برای ایده پردازی محتوا، تحقیق در مورد موضوعات و حتی نوشتن متن به طور خودکار استفاده شوند.
این امر می تواند به بازاریابان کمک کند تا محتوای بیشتری را با کیفیت بالاتر تولید کنند و در عین حال در زمان و هزینه صرفه جویی کنند.
7. پیش بینی:
هوش مصنوعی می تواند برای پیش بینی رفتار مشتری و روندهای بازار استفاده شود.
این امر می تواند به بازاریابان کمک کند تا استراتژی های خود را پیشگیرانه تر برنامه ریزی کنند و در برابر تغییرات در بازار چابک تر باشند.
به عنوان مثال، هوش مصنوعی می تواند برای پیش بینی تقاضا برای محصولات، شناسایی مشتریان بالقوه در معرض خطر ریزش و پیش بینی اثربخشی کمپین های بازاریابی استفاده شود.
8. نکات اخلاقی و چالش ها:
علی رغم مزایای قابل توجه هوش مصنوعی در بازاریابی، مهم است که به برخی از نکات اخلاقی و چالش های مرتبط با این فناوری نیز توجه شود. این موارد عبارتند از:
تعصب در داده ها: الگوریتم های هوش مصنوعی فقط به اندازه داده هایی که با آنها آموزش داده شده اند، خوب عمل می کنند. اگر داده های آموزشی حاوی سوگیری باشد، الگوریتم های هوش مصنوعی آن سوگیری را در نتایج خود منعکس خواهند کرد.
شفافیت: در بسیاری از موارد، درک نحوه عملکرد الگوریتم های هوش مصنوعی دشوار است. این امر می تواند منجر به نگرانی هایی در مورد نحوه استفاده از داده های مشتری و اینکه آیا تصمیمات هوش مصنوعی همیشه قابل اعتماد هستند، شود.
اخلاق هوش مصنوعی: با پیشرفته تر شدن هوش مصنوعی، سوالات مهمی در مورد ماهیت اخلاق و مسئولیت در هوش مصنوعی مطرح می شود. به عنوان مثال، آیا هوش مصنوعی باید برای در نظر گرفتن رفاه انسان برنامه ریزی شود؟
نتیجه:
هوش کمکی از پیش برنامه ریزی شده است و انسان تصمیم نهایی را می گیرد. هوش تقویت شده سیستمی تطبیق پذیر است که انسان ها در آن مشارکت دارند. هوش مستقل سیستمی تطبیق پذیر است که در آن دخالت انسانی وجود ندارد. این سه شکل از هوش مصنوعی با اتوماسیون که به معنای خودکارسازی وظایف دستی یا شناختی، چه روتین و چه غیرروتین، است و روش های جدیدی را برای انجام کارها ایجاد نمی کند، متفاوت هستند. نمونه هایی از اتوماسیون، سیستم های ردیابی برای درخواست های متقاضیان در جذب استعداد و ارسال ایمیل های خودکار مزایا به کارمندان است. این سیستم ها از پیش برنامه ریزی شده اند و دخالت انسانی وجود ندارد. هیئت نظارت کنفرانس هوش مصنوعی را به عنوان «فناوری ای که با انجام فرضیات، یادگیری، استدلال، حل مسئله یا پیشبینی با درجه بالایی از استقلال، تفکر انسان را تقلید می کند» تعریف می کند و اتوماسیون را به عنوان «غیر هوش مصنوعی» طبقه بندی می کند.