امروزه برای سیاستگذاری های فرهنگی اجتماعی در کشورهای پیشرفته از رویکرد جامعه چندفرهنگی (Multiculturalism) استفاده می شود. سیاستگذاری بر مبنای جامعه چند فرهنگی دارای چند اصل مشخص است. به رسمیت شناختن تفاوت ها، برابری، تساهل و مرکزیت متکثر از مفاهیم بنیادین تکثرگرایی فرهنگی است. در واقع در رویکرد چند فرهنگی مفاهیم تقابلی اقلیت در برابر اکثریت به مفهوم اکثریت چند پارچه تبدیل می شود. در رویکرد تقابلی اقلیت-اکثریت مفهوم اقلیت ( Minorities ) در عواملی همانند تفاوت ها (Distinctions)، دسترسی به منابع قدرت (Power Resources) ، جمعیت (Population) و غیره شناخته می شوند اما در رویکرد چندفرهنگی تفاوت های فرهنگی نباید به تمایزات جامعه شناختی منجر شوند. نکته بسیار با اهمیت در این میان این است که تفاوت ها وقتی اهمیت پیدا می کند که از طرف جامعه، رسانه یا دولت به عنوان معیار تمایز در نظر گرفته شود. به عنوان مثال در ایران اقلیتی به عنوان اقلیت چپ دست وجود ندارد در حالی که در اروپای قرون وسطی چپ دست بودن دلیلی برای عضویت در گروه اقلیت بود. در واقع دلیل این که هم اکنون اقلیت چپ دست در ایران وجود ندارد این است که جامعه، دولت و رسانه چپ دست بودن را معیاری برای تمایز به شمار نمی آورند.