اهمیت تحقیقات مفهوم پردازی در جهت ارایه تعریف دقیق تر از سازه فرصت در تعاریف کارآفرینی

در هر جامعه ای برای اینکه بتواند به سطح بالایی از کاربرد یک مفهوم علمی برسد ابتدا باید آن مفهوم را به خوبی درک کرده و بتواند در بین مردم جامعه نشر بدهد. در زمینه توسعه کارآفرینی به عنوان موتور محرک رشد و توسعه اقتصادی نیز همین موضوع صدق می کند. برای اینکه توسعه داده شود نیاز به ایجاد اجماع بر ارایه یک تعریف مشترک بین محققین و توسعه تئوری پردازی حول آن تعریف است. مهم ترین مفهومی که در تعاریف کارآفرینی مورد توجه محققین قرار گرفته که روشن کردن این مفهوم می تواند کمک به ارایه تعریفی قابل قبول تر از کارآفرینی کند مفهوم فرصت است. عدم توافق بر سر تعاریف ارایه شده از فرصت که در طیفی از تعاریف عینی تا ذهنی اتفاق افتاده است تئوری پردازی و در نتیجه سیاست گذاری در مسیر توسعه فرصت ها را پیچیده می کند. در این پژوهش تلاش شده است با استفاده از چارچوب ارایه شده توسط هنسن و همکاران و همچنین بحث هایی که در ذیل دو دیگاه کنار گذاشتن سازه فرصت ارایه شده توسط دیویدسون و نگه داری و توسعه مفهومی فرصت به عنوان سازه اصلی در تعریف کارآفرینی که توسط وود ارایه شده است، با استفاده از روش مطالعه موردی یکی از کارآفرینان ایرانی که توانسته چندین بار موفق به راه اندازی کسب و کار در زمینه های فناورانه و غیر فناورانه شود اقدام به شناسایی و تحلیلتعاریف فرصت در ذهن فرد کارآفرین شده است.

کلیدواژه ها:

فرصت کارآفرینانه ، مفهوم پردازی ، عملیاتی سا