تحلیل ساختار فضایی فعالیتهای صنعتی در اقتصاد ایران

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 542

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_ERD-24-14_001

تاریخ نمایه سازی: 3 اسفند 1398

چکیده مقاله:

این مطالعه به تحلیل ساختار فضایی صنعت در اقتصاد ایران و در بین استانهای مختلف می پردازد ؛ اینکه ساختار فضایی فعالیتهای صنعتی در اقتصاد ایران چگونه است و چه عواملی موجب شکل گیری چنین ساختاری در صنعت ایران شده است. به منظور پاسخ به این سوالات، ابتدا از شاخص تمرکز الیسون و گلیسر برای ارزیابی ساختار فضایی صنعت در بین استانهای ایران در دوره 92-1376 استفاده شده و سپس روش تحلیل اقتصادسنجی فضایی و مدل داده های تابلویی برای تحلیل اثرات عوامل موثر در شکلگیری ساختارفوق مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحلیل نشان میدهد ساختار فضایی صنعت در اقتصاد ایران، به طورقابل توجهی نابرابر است؛ به طوریکه براساس شاخص، استان های آذربایجان شرقی، قزوین، مرکزی وتهران، به ترتیب با مقادیر0/044,0/051,0/052,0/063 بهعنوان صنعتی ترین استانها بوده و متنوع ترین فعالیتهای صنعتی در این استانها وجود دارد. در مقابل، استانهای بوشهر، هرمزگان و ایلام هر یک به ترتیب با مقادیر0/550,0/244,0/317 به عنوان استانهایی هستند که بخش صنعت در آنها کمترین گسترش را داشته است. ضرایب توان بازاری استان، بازدهی در سطح مقیاس، قیمت هر متر مربع زمین در استان و هزینه حمل ونقل هر یک به عنوان عوامل در نظر گرفته شده در مدل فضایی به میزان-0/174,-0/041,-0/023,0/038 برآورد شده است. اما در مقابل، ضرایب متغیرهای متوسط دستمزد پرداختی ومخارج بودجه ای دولت، با علامت مثبت برآورد شده است. میزان برآورد شده برای ضریب شدت وابستگی استانها در مدل فضایی 0/430 نشان میدهد که نیروهای مرکزگرای موجود در داخل استانها، غالب برنیروهای گریز از مرکز بوده است. همچنین نتایج حاصل از شناسایی شبکه وابستگی فضایی بین استان ها ،نشان میدهد به طور متوسط استانهای تهران، قم، قزوین و مرکزی با وقوع تغییر در متغیرهای توضیحی مدل فضایی در این استانها، دارای بیشترین ضریب توانایی اثرگذاری و جذب تغییرات ایجاد شده می باشند. استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان نیز استانهایی هستند که به طور متوسط، پایین ترین ضریب توانایی اثرگذاری و ظرفیت جذب تغییرات ایجاد شده را دارند.

نویسندگان

نادر مهرگان

استاد اقتصاد دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی،دانشگاه بوعلی سینا- همدان

یونس تیموری

دکتری اقتصاد دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا- همدان