؛ که قیدی در داستان های عامینه فارسی

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 574

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NLLL04_018

تاریخ نمایه سازی: 28 دی 1398

چکیده مقاله:

توجه به نقش دستوری کلمات و جایگاهی که هر واژه می تواند در زنجیره کلام داشته باشد، در درک بهتر یک متن و انتقال بار احساسی و عاطفی آن بسیار مهم است. اما بسیار است مواردی که عدم درک نقش دستوری یک جزء یا واژه در کلام، ارتباط با متن و درک مفهوم سخن را مختل می سازد. در متون داستانی و روایت های وابسته به سنت نقالی و داستان گویی ایرانی بسیار پیش می آید که معنای دقیق واژه با نقش دستوری جزئی از کلام در ابهام می ماند. این از آن روست که آثار شفاهی بیش از آثار مکتوب دست خوش تحول و تغییر می شوند و نیز بیشتر تابع احساسات و لهجه و زبان قصه گو هستند. از سوی دیگر لهجه هایی که منشا شکل گیری بخش وسیعی از این داستان ها هستند نیز امروزه ممکن است تغییر کرده باشند یا حضورشان در آثار مکتوب کم رنگ شده باشد و دریافت معنای واژگان آن ها برای خوانندگان دشوار باشد. در این مقاله کوشش شده است پس از مرور انواع تعریف ها و کاربردهایی که برای واژه دستوری که در کتب دستور ارائه شده است. کاربرد متفاوتی از که در نقش قید زمان در داستان های وابسته به سنت نقالی مورد ارزیابی قرار گیرد.

نویسندگان

محبوبه حیدری

استادیار دانشگاه خوارزمی