تحلیل و نقد اخذ دو رهیافت تاریخی توصیفی و منطقی توصیه ای در تحول علوم انسانی (روی آوردی اسلامی)

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 328

فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

QURANIC10_037

تاریخ نمایه سازی: 25 آذر 1398

چکیده مقاله:

گفتگو در خصوص تحول در علوم انسانی اسلامی یکی از مباحث مهم و چالشی در سال های اخیر بوده است. علوم انسانی ای که در کشور ما به آن پرداخته شده، دارای مشکلات و معضلات اساسی است. یکی از اصلی ترین این مشکلات، روی آوردی است که توسط محققان این حوزه اخذ شده و آن بهره گیری از روش منطقی توصیه ای در مطالعات و پژوهش هاست. روش مندی در فلسفه علم به دو گونه منطقی توصیه ای و تاریخی توصیفی تقسیم می شود که این دوگانگی و تفکیک، عینا وارد علوم انسانی شده است. منظر تاریخی، توصیف مناسبی از مساله و موضوع مورد بحث به دست می دهد. موضوع این توصیف می تواند یک رویداد یا روند تاریخی، یک تصور، یک هنجار یا هر چیز دیگری باشد. در نگاه پسینی، ما پیش از تجربه خارجی، تاملی در ماهیت علم نداریم. در مقابل، رویکردی منطقی به توصیف رضایت نمی دهد، اگرچه این توصیف می تواند مناسب و شایسته باشد، بلکه این روی آورد، خواهان ارزیابی و برآورد ابعاد معینی از موضوع مورد مطالعه است. این رهیافت، برخوردار از اشکالات زیر است: مطابق نبودن با گستره علوم انسانی، زیان باری چهارچوب سازی در علم و افتادن در دام حصرگرایی روش شناتی؛ در حالی که، از منابع اسلامی (آیات و روایات) می توان اهمیت و توجه به رویکرد تاریخی توصیفی را استنباط نمود؛ زیرا بحث از تاریخ و تاکید بر این رویکرد، همواره به مثابه یک منبع علم و شناخت، مدنظر قرآن بوده، که این امر مویدی بر صحت و درستی رویکرد تاریخی در مقایسه با رویکرد منطقی- توصیه ای است که این امر لزوم تدریس فلسفه علم و تاریخ علم را در مراکز علمی نشان می دهد.

نویسندگان

احمد عبادی

استادیار دانشگاه اصفهان

محمد امدادی ماسوله

دانشجوی کارشناسی ارشد منطق فهم دین، دانشگاه اصفهان