CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

مطالعه تنوع کلروپلاستی برخی ژنوتیپ های سیب شمال غرب ایران در مقایسه با برخی ژنوتیپ های البرز مرکزی، ارقام و پایه های تجاری

عنوان مقاله: مطالعه تنوع کلروپلاستی برخی ژنوتیپ های سیب شمال غرب ایران در مقایسه با برخی ژنوتیپ های البرز مرکزی، ارقام و پایه های تجاری
شناسه ملی مقاله: JR_JOPP-25-2_001
منتشر شده در شماره 2 دوره 25 فصل در سال 1397
مشخصات نویسندگان مقاله:

شاهین جهانگیرزاده خیاوی - پژوهشکده چای، موسسه تحقیقات علوم باغبانی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، لاهیجان، ایران
معصومه عاشورپور - جهاد کشاورزی شهرستان رشت
شب ناز کشاورزی - گروه شیمی آلی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران ایران

خلاصه مقاله:
سابقه و هدف: سیب یکی از مهم ترین محصولات میوه ای مناطق معتدله می باشد. کشت و کار این محصول از زمان های بسیار دور در ایران انجام می شد و حتی برخی منابع، ایران را یکی از زادگاه های این گیاه نامیده اند. جمع آوری و ارزیابی ذخایر ژرم پلاسم داخلی و خارجی، اساسی ترین مرحله در برنامه های بهنژادی درختان میوه می باشد. اصلاح درختان سیب، امروزه با توجه به اهمیت تغذیه سالم و تولید پایدار میوه با کیفیت بیشتر سیب، بر پایه ژن های مقاومت می باشد. با توجه به اینکه اکثر واریته های سیب به صورت رویشی تکثیر می گردند، تنوع ژنتیکی کمی مورد انتظار می باشد؛ اما در مورد ژنوتیپ های بومی که حاصل انتخاب ویژگی های برتر می باشند، این تنوع مورد انتظار افزایش می یابد زیرا این ژنوتیپ ها اکثرا نتاج بذری می باشند. در این تحقیق سعی شده است نسبت به بررسی تنوع ژنتیکی اندامکی برخی ژنوتیپ های بومی سیب مربوط به مناطق کاشت عمده این محصول در شمال غرب ایران و البرز مرکزی و مقایسه آن ها با دو رقم تجاری رد دلیشز و فوجی و دو پایه M4 و M9، اقدام گردد. مواد و روش ها: به منظور انجام این تحقیق، نمونه برداری از برگ های جوان و کاملا توسعه یافته صورت گرفت و DNA ژنومی آن ها استخراج شد. برای بررسی تنوع اندامکی، 30 نمونه سیب، چهار جفت آغازگر اختصاصی برای ژنوم کلروپلاست (K1K2، CS، HK و TF) و دو آنزیم برشی (EcoRI و MseI) در روش چندشکلی شکافتن قطعات تکثیر شده (CAP) بکار برده شد. برنامه های NTSYS و POPGENE برای آنالیز داده ها، مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: از بین این چهار نشانگر بکار برده شده، سه نشانگر دارای قدرت تکثیر مناسب بودند که در کل، 13/4 درصد کل ژنوم کلروپلاست سیب را تکثیر نمودند. با بررسی هاپلوتایپی نمونه ها، در مجموع هشت هاپلوتایپ شناسایی شد که هاپلوتایپ H4 با پوشش 66/26 درصد از کل نمونه ها، بزرگترین گروه بود. تمام این گروه بندی ها به دلیل رخ دادن جهش های حذف و اضافه ایجاد شده بود. حداکثر تنوع ژنتیکی (Ht)، میانگین تنوع بین جمعیتی (Hs) و تفاوت ژنتیکی بین جمعیت ها (Gstc) به ترتیب 467/0، 4451/0 و 0481/0 بدست آمد. نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد که هیچ گونه ساختار ژنتیکی مدونی مابین نمونه های مناطق مورد بررسی وجود ندارد؛ همچنین این نتایج تایید نمودند که امکان کاربرد روش چندشکلی شکافتن قطعات تکثیر شده برای شناسایی ژنوتیپ های سیب و ارقام آن وجود دارد. با استفاده از این نشانگرها، تنوع ژنتیکی در DNA اندامکی بین ژنوتیپ های سیب مشاهده شد اما این تنوع به گونه ای نبود که قادر باشد ژنوتیپ های مناطق مختلف را از هم منفک نماید. به نظر می رسد شاید با افزایش تعداد آغازگرها و آنزیم های برشی، بتوان به این تفکیک دست یافت. همچنین نتایج این بررسی نشان داد که ژنوتیپ های سیب بومی ایران به دلیل آنکه اکثرا درگذشته به صورت جنسی تکثیر شده اند، دارای تنوع ژنتیکی بالایی می باشند.

کلمات کلیدی:
Malus, هاپلوتایپ, چندشکلی شکافتن قطعات تکثیرشده (CAP), پرایمر عمومی کلروپلاست, آنزیم برشی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/953912/