CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

ارزیابی حساسیت مناطق به بیابان زایی با استفاده از مدل ESAs (مطالعه موردی: مک سوخته و روتک سراوان)

عنوان مقاله: ارزیابی حساسیت مناطق به بیابان زایی با استفاده از مدل ESAs (مطالعه موردی: مک سوخته و روتک سراوان)
شناسه ملی مقاله: JR_JWSC-24-4_017
منتشر شده در شماره 4 دوره 24 فصل در سال 1396
مشخصات نویسندگان مقاله:

محمدرضا ریگی - عضو هیات علمی، مجتمع آموزش عالی سراوان
محمد انور ندرت زهی - دانشجوی کارشناسی ارشد بیابان زدایی مجتمع آموزش عالی سراوان
مجتبی محمدی - عضو هیات علمی، مجتمع آموزش عالی سراوان
محمد رفیع دهقان بخشان - کارشناس ارشد، اداره منابع طبیعی شهرستان سراوان

خلاصه مقاله:
سابقه و هدف: بیابان زایی به عنوان یک معضل گریبان گیر بسیاری از کشورها می باشد که در نتیجه عوامل اقلیمی و انسانی به وجود می آید. فرسایش بادی از مهم ترین عوامل تخریب خاک در مناطق خشک و نیمه خشک به شمار می آید. براساس ارزیابی کنوانسیون مبارزه با بیابان زایی سازمان ملل، فرایند بیابان زایی آینده 785 میلیون انسان را که در نواحی خشک زندگی می کنند را تهدید می نماید که این تعداد 17/7 درصد از جمعیت جهان را شامل می گردد. از آنجا که بخش گسترده ای از کشور ایران را مناطق خشک و نیمه خشک فرا گرفته است، لذا نواحی وسیعی در معرض خطر بیابان زایی قرار دارند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی حساسیت بیابان زایی منطقه مک سوخته و روتک سراوان به عنوان یکی از کانون های بحرانی فرسایش به بیابان زایی در کشور و استان سیستان و بلوچستان با استفاده از روش ESAs می باشد. مواد و روش ها: در این تحقیق، ابتدا نقشه واحدهای کاری شامل اراضی سیلتی- ماسه ای با گیاهان شورپسند، تپه ها و پهنه های ماسه ای فعال، اراضی سیلتی - ماسه ای با کاربری نخیلات، تراس های قدیمی، آبراهه ها و مسیل ها، اراضی شوره زار، بستر ماسه ای رودخانه تلخاب و روتک بعضا با پوشش گیاهی، کفه های رسی همراه با تپه های ماسه ای بارخان، آبرفت های بادبزنی شکل با سنگریزه سطحی کم و شوری زیاد و اراضی کشاورزی تعیین گردید. عوامل موثر بر فرایند بیابان زایی در این روش شامل چهار معیار کیفیت خاک، کیفیت پوشش گیاهی، کیفیت مدیریت اراضی و کیفیت اقلیم می باشند. این معیارها با استفاده از امتیازدهی به شاخص های آن ها در هر منطقه محاسبه شد، سپس نقشه حساسیت مناطق به بیابان زایی به کمک نرم افزار ArcGIS ترسیم گردید. یافته ها: یافته های این تحقیق نشان داد که معیارهای کیفیت اقلیم، کیفیت مدیریت کاربری اراضی و کیفیت پوشش گیاهی مهم ترین اثر را در حساسیت اراضی به بیابان زایی به ویژه در تپه ها و پهنه های ماسه ای فعال و کفه های رسی همراه با تپه های ماسه ای بارخان ایفا می نمایند. نتایج نشان داد که منطقه مورد بررسی وضعیت بحرانی دارد. از کل اراضی % 99/7 از منطقه در زیرکلاس بحرانی شدید C3 و % 0/3 از منطقه در زیر کلاس بحرانی متوسط C2 واقع شده اند. نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده، کلاس های شدت بیابان زایی نشان دهنده حساسیت بالای منطقه به فرسایش بادی و بیابان زایی می باشد. با توجه به فاکتورهای ارزیابی شده، نشان داده شد که معیار اقلیم بیشترین تاثیر را در بیابان زایی منطقه داشته و این عامل در کنترل انسان نمی باشد. نتایج پژوهش نشان داد که منطقه مورد مطالعه حساس به بیابان زایی بوده، بنابراین این اراضی نیازمند مدیریت سازمان های مرتبط با بیابان زدایی می باشند. همچنین می توان نتیجه گرفت که در این مناطق ارزیابی حساسیت به بیابان زایی نسبت به اقدامات بیابان زدایی دارای اولویت می باشد.

کلمات کلیدی:
بیابان زایی, تخریب اراضی, فرسایش بادی, ESAs, مک سوخته و روتک

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/953802/