نیچه و مسئله جدایی نفس و بدن در فلسفه دکارت
محل انتشار: دوفصلنامه هستی و شناخت، دوره: 3، شماره: 1
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 432
فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_HASPH-3-1_003
تاریخ نمایه سازی: 6 آبان 1398
چکیده مقاله:
چکیده
در فلسفه دکارت نفس و بدن به گونه ای پیچیده، هم به صورتی متمایز از هم جدا هستند و هم دارای اتحادی ریشه ای هستند. فیلسوفان معاصر و خلف دکارت به راه های مختلفی برای رفع این تناقض متوسل شده اند. شاید بتوان این مسئله را مهم ترین مسئله مدرن دانست، که در تمام شئون مدرنیسم خود را نشان داده است. پاسخ نیچه به این مسئله متفاوت است. طبق نگرش نیچه این تناقض نمایشی است که دکارت به گونه ای مقدر آن را ارائه می دهد. دکارت مجبور به ارائه این تناقض است، چرا که بدن به گونه ای متناقض به مثابه چیز گم شده و در عین حال هدف میل برای پیدا کردن آن، عمل می کند. در ادامه سعی کرده ایم تا این نگرش را به سمت یک انتقاد بنیادی از ایده آلیسم به صورتی بنیادی سوق دهیم.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
اسماعیل نوشاد
دانشجوی دکتری فلسفه غرب دانشگاه اصفهان
احسان پناهبر
دکتری دانشگاه اصفهان