قواعد فقهی و روانشناسی اسلامی

این مقاله در نظر دارد روایاتی که بعضی از نویسندگان در کتب روانشناسی اسلامی عموما در خصوص وظایف زن آورده اند را با قواعدفقهی برآمده از دیگر روایات و آیات قرآن کریم تطبیق دهد تا معنا و مفهوم کاملتری که راهگشای بسیاری از مشکلات می باشد بدستآید. با توجه به اینکه قواعد فقه، از مباحث زیربنایی استخراج حکم شرعی در دین اسلام در کنار دیگر مباحث آن میباشد و در هرشرایطی و دوره ای قابل استفاده و همچنین در مشخص نمودن تکالیف شرعی و اخلاقی نقش پررنگی دارد و به تایید همه ی دانشمندانو عقلای عالم می باشد، نویسنده مقاله پس از مطالعه کتب روانشناسی اسلامی، متوجه کمبود بهرهبری از این قواعد شده است و تلاشنموده با بررسی و تحلیل ده روایت از روایات، گوشه ای از ارتباط قواعد فقه و روانشناسی را بیان دارد و به نتایج مهمی از جمله کاملبودن دین اسلام در بعد مورد مطالعه یعنی روانشناسی با در نظر گرفتن همه آیات و روایات و همچنین لزوم توجه نویسندگان محترمبه تمامی دستورات دین برای دستیابی به مفهوم کاملتر و رفع بهتر مشکلات برسد، چراکه عدم توجه به همه دستورات دینی موجباتایجاد نظریات سطحی، شبهات و حتی در جاهایی دینگریزی میگردد و هدف از نگراش این مقاله، وصول به دستورات کلی قابل اجرادر هر شرایط و دوره ای در روانشناسی اسلامی می باشد که در حد وسع این مقاله به این مهم پرداخته شده است.

کلیدواژه ها:

قواعد ، فقه ، روانشناسی ، اسلامی ، لاضرر