اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در میان دانش آموزان دختر با گرایش به رفتارهای پرخطر پایه دوم دبیرستان شهر تبریز

هدف: این تحقیق با هدف تعیین اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در میان دانش آموزان دختر با گرایش به رفتارهای پرخطر دوره دوم دبیرستان انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون استفاده شده است. جامعه پژوهش:12024 نفر دانش آموز دختر دوم دبیرستان در حال تحصیل در شهر تبریز در سال 97 - 98 میباشد. نمونه پژوهش: برای انتخاب نمونه یک مدرسه از میان مدارس متوسطه دوره دوم شهر تبریز به صورت تصادفی انتخاب شد و پرسشنامه گرایش به رفتارهای پرخطر زاده محمدی در میان دانش آموزان پایه دوم دبیرستان این مدرسه اجرا شد و پس ازاینکه خطرپذیر بودن 30 نفر از آنها مورد تایید قرار گرفت این افراد به صورت تصادفی در دو گروه 15نفر5 آزمایش و کنترل قرار گرفتند و قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه استاندارد تنظیم شناختی هیجان (CERQ) پاسخ دادند. از طریق 8 جلسه 1/5 ساعته آموزش تفکر انتقادی برای گروه آزمایش اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد یعنی آموزش تفکر انتقادی بر راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان موثر بوده است، اما بین راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود ندارد یعنی آموزش تفکر انتقادی بر راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان موثر نبوده است.

کلیدواژه ها:

نوجوان ، راهبردهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان ، راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان ، رفتارهای پرخطر ، تفکر انتقادی