ضحاک و محمود در آیینه تقابل ساختارهای شاهنامه

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 456

فایل این مقاله در 30 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SSRCONF01_100

تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1398

چکیده مقاله:

در این مقاله، داستان های پایانی سه بخش اسطورهای، پهلوانی و تاریخی شاهنامه به عنوان حلقه اتصالبخش ها به یکدیگر انتخاب شده و مورد بررسی ساختاری قرار گرفته اند. داستان اول، داستان جمشید وضحاک، داستان دوم، داستان رستم و شغاد و داستان سوم، داستان رستم فرخزاد و سپاه اعراب است که درتمام این داستانها یک ساختار مشترک مشاهده شده است: تسلط غیر ایرانی بر ایرانی که پس از دورانی ازخوشی رخ میدهد و به آشوب می انجامد. در انتهای بخش تاریخی، ضمن یک پیشگویی از چهارصد سال بعد،که همان دوران معاصر فردوسی می شود، مختصاتی از آن روزگار بیان می گردد که ملاحظه میشود باساختارهای شکل گرفته در پایان هر بخش همسانی هایی دارد. از این میان، این دوره که همان دوران محمودغزنوی است با دوران ضحاک مشابهت های بیشتری دارد. برخی از این مشابهت ها عبارتند از: تسلط غیرایرانی بر ایرانی، جور و ستم، بی اصالتی و سندسازی. در تمام ساختارهای ذکر شده، یک نکته مطرح میشودو آن تقابل ایرانی و غیر ایرانی است. در این ساختارها ایرانیان (جمشید، رستم و رستم فرخزاد) چهره هایمثبت و غیر ایرانیان (ضحاک، شاه کابل و شغاد و اعراب) چهره های منفی شاهنامه هستند و بدین ترتیب باتوجه به ساختار ترسیم شده از دوران معاصر، محمود هم جزو چهره های منفی شاهنامه محسوب می شود.

نویسندگان

محمد بهنام فر

استاد دانشگاه بیرجند

محمدرضا راشد محصل

استاد دانشگاه فردوسی مشهد

نعیمه غفارپورصدیقی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی