مطالعه تطبیقی چهار نمونه از نقش مایه های شمسه قرآن های صفوی با ترنج قالی های همان دوره

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,007

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

AUICPCONF01_034

تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1398

چکیده مقاله:

شمسه از آرایه ها و نقوش تجسمی است که در بسیاری از هنرهای اسلامی و از جمله هنر دوران صفوی نمود دارد، درمعنای نمادین خود حاکی از بازنمایی حرکت مستمر جهان و در معنای کلی آن به نوعی نماد نور و ذات خداوند است.فرمی که دربرگیرنده نماد وحدت و کثرت به طور همزمان است. نقوشی که در شمسه ها تکرار می شوند با حرکت دوار خود به نوعی با عرفان اسلامی در ارتباط هستند. عهد صفوی دورانی است که هنرها ارتباطی عمیق با عرفان و معنویت دارند. نقش شمسه هایی که در قرآن های عهد صفوی نقش بسته اند با ترنج قالی های آن عهد شباهت هایی دارند. سوال اصلی اینجاست که از چه لحاظ نقش شمسه ها بر ترنج ها تاثیر گذاشته است نقوش داخلی آنها چه شباهت هایی با هم دارند روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی است و شیوه جمع آوری اطلاعات و داده ها به صورت کتابخانه ای بوده است. هدف اصلی این پژوهش دستیابی به نوع تاثیراتی است که شمسه قرآن ها بر ترنج قالی ها در دوره صفوی گذاشته است. و از اهداف فرعی، رسیدن به شباهت های نقوش شمسه های قرآنی صفوی با ترنج قالی های آن دوران است. در نهایت می توان چنین نتیجه گیری کرد که فرم شمسه قرآن های صفوی با تمام بار معنایی، عرفانی و نمادین خود به نوعی در قالی های صفوی به شکل ترنج، تکرار شده است و در جزئیات نقش های آنان شباهت هایی مشاهده می شود؛ بند ختایی، گل ختایی و گل پنج پر از جمله نقوشی است که بیشترین کاربرد را دارد، و حاکی از تاثیرات کلی مکتب صفوی بر هنر تذهیب است که در هنر طراحی نقوش فرش هم موثر بوده است.

نویسندگان

مریم رحمتی

دانشجوی کارشناسی ارشد هنر اسلامی، دانشکده صنایع دستی، دانشگاه هنر اصفهان

صمد نجارپورجباری

استادیار دانشکده صنایع دستی، دانشگاه هنر اصفهان