نقد و بررسی شیءوارگی علم با تاکید بر دیدگاه علامه جعفری

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 519

فایل این مقاله در 5 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IHTF01_126

تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1398

چکیده مقاله:

با مطرح شدن تفکرات فلسفی دکارت در قرن 17، تفکر فلسفی غرب به سمت اومانیسم و انسان گرایی کشیده شد و از کاوش های متافیزیکی و نگاه به دنیای ماوراءالطبیعه دور گشت. به تدریج این نگاه در تمام مکاتب فلسفی غرب ایجاد شده و به تفکر غالب در میان فلاسفه غرب تبدیل گردید. اتفاق مهم دیگری که پس از رنسانس در فلسفه غرب رخ داد، سیطره نوعی علم گرایی افراطی بود. با پیشرفت علوم و فنون بشری در عرصه های گوناگون، علم گرایی بر فضای فلسفی غرب غالب شد و بسیاری از فلسفه های معاصر غرب مانند فلسفه تحلیلی ارزش بسیار زیادی برای علم و تکنولوژی نوین بشری قائل شدند. این علم گرایی پیامدهای گوناگونی در تفکر فلسفی غرب در پی داشت و باعث شد که متفکرین غربی برای تفکرات فلسفی و دینی و ارزش های اخلاقی مرسوم بین جوامع انسانی، ارزش چندانی در نظر نگیرند. پیامد دیگری که این رویکرد در پی داشت، شیءوارگی انسان و علم و آگاهی او بود. با گسترش شیءانگاری در میان تفکرات علمی و فلسفی غرب، مکاتب و فلاسفه گوناگون، نقدهای مختلفی بر این رویکرد وارد نمودند. برای نمونه اعضای حلقه فرانکفورت با بررسی و کنکاش پیرامون معنای علم و آگاهی در دنیای سرمایه داری و نیز پوزیتیوست ها نقدهای گوناگونی بیان نموده اند. اعضای حلقه فرانکفورت معتقدند که در دنیای سرمایه داری آگاهی طبقات گوناگون موجود در جامعه، تحت تاثیر سلطه طبقه سرمایه دار قرار گرفته و به نوعی نگاه منفعلانه و جبرگرایانه منجر شده است. از سوی دیگر دیدگاه های پوزیتیویستی را منشا تفکیک علوم جدید از اموری مانند ارزش های انسانی و فلسفه دانسته و معتقدند که این تفکیک پیامدهای بسیار ناگوار برای جامعه انسانی به همراه خواهد داشت. از متفکران حلقه فرانکفورت که در این زمینه تاملات و نقدهای مهمی ارائه نموده اند، می توان به گئورگ لوکاچ، هربرت مارکوزه، هورکهایمر و آدورنو اشاره نمود.علامه محمدتقی جعفری، با شناخت دیدگاه های متفکران غرب و با رویکرد انتقادی به اندیشه های متفکران معاصر غرب، نقدهایی مهم وارد نموده است. نامه نگاری های علامه با راسل، نقدهای او بر وایتهد، دیوید هیوم و پوزیتیوست ها و تالیفاتی که در مورد ماهیت و فلسفه علم داشته، نشان از شناخت عمیق و دقیقی است که از دنیای غرب داشته است. یکی از مهم ترین تلاش های علامه جعفری در جهت نقد تعریف تقلیل گرایانه از علم و تفکیک آن از اموری مانند دین، فلسفه و ارزش هاست. علامه جعفری بر پایه نظریه حیات معقول معتقد است که دین، فلسفه و ارزش ها از دایره علم خارج نبوده و هر یک تامین بخشی از نیازهای مهم و اساسی زندگی بشر برای نیل به حیات معقول را بر عهده دارند.