گذری کوتاه بر نقش زن در تصوف و بررسی آراء بایزید بسطامی و ابوسعید ابوالخیر در مورد زن و صفت مدارا در زندگی ایشان

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 349

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IHTF01_113

تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1398

چکیده مقاله:

در تاریخ تصوف اسلامی به طور کلی روح مرد سالارانه غلبه داشته است و صوفیان بزرگ که تعالیم سیره و سرگذشت آن ها محرک و مشوق دل های سالکان بوده است مرد بوده اند و جمله ی الطالب المولی المذکر که برخی صوفیان به کار می بردند حاکی از این بوده که تصوف و عرفان راهی مردانه است.در قرن پنجم برخی از مشایخ از جمله ابوسعید ابوالخیر زنان را در سلک مریدان خود پذیرفتند درحالیکه سفیان ثوری هشدارهای تند و جدی در مورد زنان داده است و قول او که با هر زنی دیو است و با هر امردی هجده دیو بسیار معروف است.با وجود اینکه رسول مکرم اسلام صلی الله فرموده اند حبب الی من دنیاکم ثالث النساء و الطیب و قره عینی فی الصلوه. فعل بیان شده در حدیث گواه بسیار خوبی است.ولی محمد مفسر مولوی می گوید: تجلی خدا در زن به صورت فاعلی و منفعلی است. و دو صفت فاعلی و انفعالی که صفات ذات خالق هستند هر دو در زن متجلی می شوند که به عقیده ابن عربی این جنبه زن ناشی از خصائص روحانی اوست. آن ماری شیمل می گوید: زنان که طفلی به دنیا می آورند به نحوی خالق محسوب می شوند زیرا همانگونه که خداوند از آفریدگان خود مراقبت می کند از آن طفل مراقبت می کنند. مثال اعلای این زن خالق که مظهر اسماء حسنی الهی و مصداق بارز محبت آثاری است فاطمه ی فاطر (صفت مذکر به معنی آفریننده) که سیده النساء عالمین و مادر همه امامان معصوم علیه السلام ام الائمه است.پس هستی زن مظهر خلاقیت خداوند است و حدیث معروف من عرف نفسه فقد عرف ربه شناخت نفس خود، وسیله شناخت رب است، موید این معنی است.

نویسندگان

ساعده موافق

کارشناس ارشد الهیات دانشگاه تهران، تهران، ایران