مریم یگانی - گروه حسابداری، موسسه آموزش عالی مقدس اردبیلی، اردبیل، ایران
آزیتا مرادیان - گروه حسابداری، موسسه آموزش عالی مقدس اردبیلی، اردبیل، ایران
زهرا معزی موسوی - گروه حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمی، اردبیل، ایران

قدرت و اختیار تصمیم گیری در شرکتهای سهامی در اختیار طبقاتی از مدیران است که دارای تضاد منافع فردی بامنافع گروه های برون سازمانی به ویژه سهامداران میباشند. مدیران به جهت اثرگذاری بر قیمتهای بازار در محدوده اصول پذیرفته شده حسابداری از سیاستها و روشهایی استفاده میکنند که نوسان سود گزارش شده را کاهش دهند. شواهد مستقیم و غیرمستقیم نشان میدهد که سود واقعی و پیش بینی شده هر سهم اثرات بااهمیتی بر قیمت بازار سهام دارند. از این هدف این پژوهش، بررسی تاثیر هموارسازی بر ظرفیت وام گیری با مخارج وام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. جامعه آماری این پژوهش، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1390 تا 1395 است. به منظور نمونه گیری از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است و تعداد اعضای نمونه این پژوهش شامل 138 شرکت است. برای آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون و برای انجام تحلیلهای نهایی، از نرم افزار ایویوز استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که رابطهای بین هموارسازی سود و ظرفیت وام گیری با مخارج وام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد. با توجه به نتایج تحقیق به مدیران شرکتها توصیه میشود وقت و انرژی خود را صرف انجام هموارسازی سود جهت افزایش ظرفیت وامگیری با مخارج وام نکنند، چراکه ظرفیت وام گیری با مخارج وام شرکتها متاثر از هموارسازی سود نخواهد بود.

هموارسازی سود، ظرفیت وام گیری با مخارج وام