و آن سوم کاهل ترین هر سه بود... تحلیل ادبی و روانکاوی افسانه ها؛ بر پایه فرزند سوم

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 603

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MATNPAGOOHI07_146

تاریخ نمایه سازی: 8 مرداد 1398

چکیده مقاله:

افسانه های پریان به عنوان قدیمی ترین قصه های مشترک جهانی، واجد دو ظرفیت عظیم اند؛ .1 جنبه زیباشناسی و ادبی .2 جنبه نمادین و روانکاوانه. در بعد زیباشناسی میتوان گفت افسانه ها ساختار ساده، پرشتاب و جذاب دارند و ترکیب خیال و واقعیت، اینگونه داستانهای شفاهی را بعد از هزاران سال در ذهن و خاطر انسانها شیرین نگه داشته است اما بعد نمادین و رمزی افسانهها لایه های ژرفتری از درون انسان و آرزوها و عواطف نامکشوف او را هویدا میسازد که بسیار برای روانکاوان امروز مهم تلقی میشود. خصوصا افسانه بهترین تصویر و ساختار از درون کودک را به نمایش میگذارند که کیفیت آن ایبسا از یافته های علمی دیگر کمتر نیست. روانکاوان معتقدند گرایش های ناهمساز سرشت آدمی که در نهاد، من و ابرمن بروز میکند باید به یکپارچگی و اتحاد برسد و شگفت این که این فرایند به صورتی نمادین در قالب شخصیت های متضاد در افسانه ها ظهور میکند و در نهایت به شکل تکامل یافته و پیروز شده در وجود یک شخص ناتوان و بیدست و پا یعنی فرزند سوم قصه تجلی مییابد. در این مقاله میکوشیم با برشمردن مولفه های بنیادی ادبیات از جمله نمادپردازی که در افسانه ها نیز اصل جوهریست، به بازشناسی نظریه روانکاوان در این باره بپردازیم و نقش و کارکرد فرزند سوم در افسانه ها را بر پایه دیدگاه برونو بتلهایم تحلیل کنیم.

نویسندگان

علی اصغر ارجی

مدرس زبان و ادبیات فارسی. دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه زنجان

مژده اروجی

کارشناس ارشد علوم تربیتی از دانشگاه علامه طباطبایی