محمد شیخ ضالاسلامی - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی (ره) تهران
کورش سلمان نصر - کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبائی (ره) تهران

نقد ادبی به کمک پژوهشگران و منتقدین آمده است تا بتوانند به کمک آن به لایه های ژرفتر و ابعاد گوناگون متون دست یابند و از رهگذار آن خوانشی جدید از متن ارایه دهند. در جستار پیشرو بر آنیم با تاکید بر روش توصیف و تحلیل و با استناد بر مطالعه موردی آثار سعید حمیدیان، به تحلیل و بررسی آثار ایشان از منظر اصول نقد ادبی آیور آرمسترانگ ریچاردزبپردازیم. بنمایه های اصلی نقد ادبی ریچاردز را میتوان در سه اصل تجربه (انگیزه) ، ارزش و ارتباط خلاصه کرد؛ از این رو، با سیری در آثار حمیدیان به این نتیجه خواهیم رسید که ایشان اولا بر شاهکارهای پهنه زبان و ادب فارسی کلاسیک و معاصر تسلطی شگرف دارند و ثانیا با مبانی و اصول نقد ادبی ریچاردز آشنایی کامل دارند و در آثار خود، به شکلی عالمانه، ظریف و مثال زدنی از آن مبانی و الفبا بهره برده اند و همین مساله را میتوان دال بر گستردگی و غنای فکری و همچنین پویایی دانش ایشان دانست.

نقد ادبی ریچاردز، سعید حمیدیان، تناقض، ارتباط و تجربه، ارزش