رئالیسم جادویی در صدسال تنهایی و همنوایی شبانه ارکسترچوب ها
عنوان مقاله: رئالیسم جادویی در صدسال تنهایی و همنوایی شبانه ارکسترچوب ها
شناسه ملی مقاله: ADABICONF02_005
منتشر شده در دومین همایش بین المللی زبان و ادبیات فارسی در سال 1397
شناسه ملی مقاله: ADABICONF02_005
منتشر شده در دومین همایش بین المللی زبان و ادبیات فارسی در سال 1397
مشخصات نویسندگان مقاله:
آزاده صابر دستجردی - دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
خلاصه مقاله:
آزاده صابر دستجردی - دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی
رئالیسم جادویی یکی از شیوه های داستان نویسی مدرن است که در آن، تمامی حوادث غیرواقعی و خیالی در بستر داستان، کاملا حقیقی و طبیعی جلوه می کند؛ به گونه ای که خواننده به سادگی می پذیرد. دو رمان صدسال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز و همنوایی شبانه ارکستر چوب ها اثر رضا قاسمی با اصول و مولفه های رئالیسم جادویی پدید آمده اند. هدف از این مقاله بازخوانی جایگاه رئالیسم جادویی در این دو رمان است. همچنین چگونگی تلفیق و به کارگیری این سبک در سیر داستانی رمان های یاد شده، مساله اصلی مقاله است و سوالی که در این زمینه بدان پرداخته شده این است که رئالیسم جادویی به عنوان یک روش رمان نویسی مدرن تا چه میزان در صد سال تنهایی و همنوایی شبانه ارکستر چوب ها نمود یافته است یافته های مقاله که با روش توصیفی-تحلیلی به دست آمده، این فرضیه را به اثبات می رساند که سبک رئالیسم جادویی در دو رمان یاد شده، مفاهیم، معانی و ساختارهای مشترکی را نشان می دهد که اولویت آنها ملی و محلی نبوده بلکه مخاطب آنها جهانی است. تنها تفاوت آنها را می توان در این مساله مشاهده کرد که رضا قاسمی ارزش ها و هنجارهای جامعه خود را برای ترسیم تضاد و اضمحلال هویتی شخصیت های داستان به کار گرفته است در حالیکه مارکز سعی دارد ارزش ها و هنجارها را با اعتقادات مذهبی و باورهای جادوگرانه به هم آمیزد تا فرهنگ و جامعه آمریکای لاتین را برای خواننده قابل لمس سازد.
کلمات کلیدی: رئالیسم جادویی، صدسال تنهایی، گابریل گارسیا مارکز، همنوایی شبانه ارکستر چوب ها، رضا قاسمی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/902467/