اثر بخشی راهبردهای شناختی- هیجانی، ناگویی هیجانی و هوش هیجانی دختران نوجوان خانواده های تک والد و خانواده های عادی

هدف این پژوهش مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی- هیجانی، ناگویی هیجانی و هوش هیجانی در دختران تک سرپرست و عادی بود. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر تک والد و دو والد ساکن شهر اصفهان بود. با روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف نمون های به حجم 300 نفر انتخاب شد (150 دخترر تک والد،150 دختر عادی). ابزار جمع آوری داده های پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی- هیجانی گرنفسکی، ناگویی هیجانی بگبی و هوش هیجانی بار-ان بود. داده های پژوهش با استفاده از SPSS-22 و با کمک روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج پرژوهش نشان داد که بین دختران دو گروه از خانواده های عادی و ترک سرپرست در راهبردهای متبت (P<0/05) و منفی (P> 0/05) تنظیم شناختی-هیجانی و ابعاد ناگویی هیجانی به ترتیب شامل دشواری در تشخیص و شناسایی احساسات (P> 0/05) دشواری در توصیف احساسات (P> 0/05) و تفکر عینی (P> 0/05) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که بین دو گروه دختران در زیرمقیاس های هوش هیجانی به ترتیب شامل خودآگاهی هیجانی، خودابرازی، عزت نفس، خودشکوفایی، استقلال، ، همدلی، مسئولیت پذیری اجتماعی، روابط بین فردی، واقع گرایی، انعطاف پذیری، حل مساله، تحمل فشار روانی، کنترل تکانه، خوش بینی و شادمانیتفاوت معناداری وجود دارد(P> 0/05).

کلیدواژه ها:

تنظیم شناختی- هیجانی ، ناگویی هیجانی ، هوش هیجانی ، دختر ، خانواده تک والد ، خانواده عادی.