فردوسی و ملک الشعراء بهار

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 515

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BAHAR01_118

تاریخ نمایه سازی: 21 خرداد 1398

چکیده مقاله:

آنچه کورش کرد و دارا و آنچه زردشت مهین زنده گشت از همت فردوسی سحرآفرین تازه گشت از طبع حکمتزای فردوسی به دهر آنچه کردند آن بزرگان در جهان از داد و دین ( بهار) اگر بخواهیم برای ایران فرزندی شایسته انتخاب کنیم که مام میهن از کردار و رفتار او راضی باشد، معتقدم شایسته ترین فرزند، فردوسی بزرگ است؛ لقب ایرانی ترین ایرانی را هم به فردوسی می توان داد. شاید شما هم با من هم داستان باشید اگر بخواهیم فردوسی را در یک کلمه تعریف و خلاصه کنیم، بدون تردید آن کلمه ایران است. وطن (ایران) کلیدی ترین واژه دراندیشه فردوسی است. بیش از هزار سال است که فردوسی بزرگ، ایران را پاسداری می کند؛ مانایی ایران در گرو مانایی فردوسی است. همه ما ایرانی ها ( ایران در مفهوم ایران فرهنگی ) مدیون فردوسی هستیم. اگر در تاریخ ادبیات ایران به رودکی عنوان پدر شعر فارسی داده اند، باید به فردوسی لقب پدر زبان فارسی بدهند؛ معروف است که از حسنین هیکل مصری می پرسند: چرا مصر نتوانسته است زبان مادری خود را حفظ کند ولی ایران توانسته ... او در جواب می گوید: چون ایران فردوسی داشته ولی مصر شاعری چون فردوسی نداشته است . ... هزار سال گذشت بنای کاخ سخن را که برکشید بلند نیافت هیچ ز باران و آفتاب گزند نه گوهری است که ارجش به کاستی افتد نه آتشی است که خاکسترش بپوشانند هزار سال دگر، صد هزار سال دگر شکوه شعرش خون در بدن بجوشاند ( فریدون مشیری )ما در این مقاله سعی داریم بزرگی و شکوهمندی فردوسی را در آیینه اندیشه ها و شعرهای یکی از برجسته ترین شخصیت های معاصر ایران؛ یعنی زنده یاد محمدتقی صبوری ملقب به ملک الشعراء بهار بنگریم. ملک الشعراء بهار ( درگذشته به سال 1330 خورشیدی ) شاعر، نویسنده، پژوهشگر و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران بودند. اگر بخواهیم از میان دانشی مردان فرهنگ و ادب ایران زمین در این صد سال اخیر پنج نفر را برگزینیم، بدون تردید یکی از این چهره ها ملک الشعراء بهار است. بهار همیشه به رشد و بالندگی ایران فکر می کردند و در واقع فردوسی زمان خودشان بودند. وقتی دیوان اشعار بهار را می خوانیم با چهره ای بسیار فرهنگ دوست روبرو می شویم که دل در گرو ایران و فرهنگ و ادب و اخلاق و تاریخ آن دارد؛ دعوت به درستی و راستی و آزادگی و میهن دوستی مهم ترین پیام های اشعار بهار هستند. به خوبی می توان دریافت که فردوسی الگوی وطن دوستی بهار بودند. می خواهیم در این جا ادعایی بکنیم؛ شاید بعد از شاهنامه هیچ دیوان شعری به اندازه دیوان ملک الشعراء بهار اندیشه های ایران دوستانه نداشته باشد. امیدواریم این مقاله مورد پذیرش خوانندگان فرهیخته قرار بگیرد.

نویسندگان

علی اکبر قاسمی گل افشانی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران- مدرس زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان قائم شهر