نشانه شناسی تقابل های دوگانه نمادهای حیوانی در غزلیات شمس
محل انتشار: فصلنامه ادبیات عرفانی، دوره: 7، شماره: 12
سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 430
فایل این مقاله در 35 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JMLK-7-12_006
تاریخ نمایه سازی: 21 خرداد 1398
چکیده مقاله:
شاعران عارف به ویژه مولوی، برای بیان عرفان عملی و القای مضامین ناب عارفانه، ناچار به استفاده از زبان خاصی بودند؛ بنابراین، با بالابردن ظرفیت زبانی و استفاده از نمادهای عرفانی، سعی در انتقال این مفاهیم عمیق داشتند. از سوی دیگر، برای دریافت دلالت های ضمنی نمادهای اشعار مولوی، ناگزیر باید به روابط میان نشانه ها توجه کرد که از جمله آنها روابط تقابلی است؛ چراکه دریافت الگوهای فکری مولوی، متضمن بررسی روابط تقابلی، نحوه گزینش و روش برخورد با روابط است. تقابل های دوگانه، اساس نظریه ساختارگرایی است که توجه حوزه های مختلف زبان شناسی، روایت شناسی، فلسفه و... را به خود جلب کرد. این تقابل ها، ژرف ساخت متن را نمایان می کنند و با تحلیل و بررسی آنها می توان به دنیای تفکر شاعر دست یافت. در این مقاله، نگارندگان به روش توصیفی- تحلیلی، جفت های تقابلی نمادهای حیوانی را در غزلیات شمس بررسی میکنند. آنچه در بخش تقابلی حائز اهمیت است، نحوه گزینش نمادها و هنجارشکنی در روابط تقابلی است. مطابق نتایج، رابطه های تقابلی در غزلیات شمس، در چهار دسته سلبی، ایجابی، دووجهی و میانه نمود یافته است که تقابل های میانه و دووجهی، نشانگر هنجارشکنی و پویایی در جفت های تقابلی هستند. همچنین در این مقاله، روابط تقابلی از سه منظر الگو، کنش و دگردیسی بررسی میشود. در مقوله الگوها، جفت های خاموشی/ قیلوقال، روح/ جسم، عقل/ عشق و... در تقابل با یکدیگر قرار گرفته اند که این مسئله، بیانگر دغدغه های اندیشگانی مولوی درباره این مولفه هاست. در بخش کنشی، کنش ها در چهار مقوله رنگ، صدا، مکان و حرکت نمود یافتهاند که اغلب، دلالت های ضمنی نماد، با کارکرد کنش ها در یک راستا قرار می گیرند؛ برای مثال، باز جان با شنیدن صدای موسیقی و طبل عشق آرزوی دیدار معشوق در او زنده می شود و بههمیندلیل، حرکت مسیحوار باز، با رنگ سفید و مکان آن تطابق پیدا می کند. در نقطه مقابل باز، کلاغ با داشتن رنگ سیاه، حرکت روبهپایین و مکان مردار، مبین تطابق کنش ها با دلالت ضمنی نماد است. درنهایت، روح تعالی بخش مولوی معتقد است که این دوگانگی ها زمانی از میان برمی خیزند؛ اما در مواردی، این دگردیسی ها درجهت عکس پیش می روند که این مسئله، ناشی از پویایی و هنجارشکنی های عرفان مولوی است. گذر متن غزلیات شمس از حالت مکانیکی به دینامیکی نیز منوط به ساختارشکنی های موجود در دلالت های قراردادی است. واژههای کلیدی: مولوی، عرفان، نشانه شناسی، تقابل دوگانه، نماد حیوانی.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
رقیه آلیانی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
علی صفایی
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :