کودک دانای من در دنیای رسانه چراغ راهنمایی برای والدین و کودکان تهدیدها و فرصت ها در عصر رسانه چیست چگونه می توان تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد چگونه فرزندانی دانا در عصر رسانه و اطلاعات داشته باشیم
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 469
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MILCONF02_054
تاریخ نمایه سازی: 20 خرداد 1398
چکیده مقاله:
از وقتی چشمش را باز کرد وسایل هیجان انگیزی در اطرافش چشمک می زدند. وسایلی پر سر و صدا و نورانی که پدر و مادرش را خیلی سرگرم کرده بود. آنقدر که گاهی یادشان می رفت، رایان در همین نزدیکی مراقب رفتار آنهاست و جذب همین جذابیت ها می شود. وقتی 1 یا 2 سال بیشتر نداشت. هر وقت در گوشه و کناری دستش به این وسیله هیجان انگیز می رسید آن را زیر و رو می کرد با مشت رویش می کوبید و وقتی به هیج نتیجه ای نمی رسید آن را با ولع تمام در حلقش فرو می کرد. هرچه رایان بزرگ تر می شد کاربرد این گوشی ها و لب تاپ ها را بیشتر می فهمید و او هم مانند پدر و مادر جذب این وسایل جذاب و دوست داشتنی می شد. او پسر کنجکاوی بود و خیلی زود در سن 10 سالگی توانست به زیر و بم گوشی ها آشنا شود. پس از مدتی این قضیه باعث نگرانی مادر رایان شد. او با وجود اینکه استفاده بسیار زیادی از این تکنولوژی ها برای درس و کارش می کرد، اما نگران تهدیدهای این رسانه برای فرزندش بود. این بود که تصمیم گرفت اطلاعاتش را درباره دنیای مجازی و فرصت ها و تهدیدهای آن بیشتر کند و یک راهنما و مربی خوب برای پسرش باشد. مادر رایان دانشجو بود و استفاده های خیلی زیادی از اینترنت و فضای مجازی و گوشی های هوشمند می کرد. هر اطلاعاتی که می خواست در زمان بسیار کوتاه به دست می آورد. به راحتی با استاد و دانشجویان در ارتباط بود. با اساتید کشورهای دیگر مکاتبه می کرد و در مورد موضوع پایان نامه اش اطلاعات زیادی جمع می کرد. به سبب کارش مصاحبه هایی می گرفت و به صورت گزارش برای سردبیرش ایمیل می کرد و ... اما با وجود این همه محسنات، مدام درباره خطرات رسانه ها به ویژه برای کودکان و نوجوانان شنیده بود. به همین سبب نمی توانست نسبت به آن بی تفاوت باشد. خیلی وقت ها در مسیر دانشگاه و اداره با مادرهایی ملاقات و صحبت می کرد که از این وسایل بسیار ناراضی اند و مدام غر می زنند و می گویند: این گوشی ها، تبلت ها و لب تاپ ها، بچه های ما را به بیراهه می کشند. کاش اینها اصلا اختراع نمی شدند. کاش جلوی ورود آن به کشور گرفته می شد. کاش می شد مانع استفاده از آنها شویم و هزاران کاش دیگر... مادررایان با خودش فکر می کرد آن روزهایی که ماشین یا هواپیما هم اختراع شد یا هر تکنولوژی جدیدی آمد، باز هم مردم از این تازه واردها خوششان نمی آمد ! مثلا می گفتند این وسایل مردم را در یک نقطه سوار می کنند و در جای دیگر وسط اقیانوس می ریزند پایین و به هیچ دردی نمی خورند. اما دوباره خودش به افکارش پاسخ می داد و می گفت: هواپیما یک تکنولوژی جدید بود. شاید گاهی سقوط می کرد و یک تعدادی در اثر این حادثه جان خودشان را از دست می دادند، اما خیلی وقت ها هم مردم را با سرعت باورنکردنی به مقصدهای دور می رساند. به جاهایی که بدون این وسیله رفتن به آنجا یا غیر ممکن بود و یا بسیار سخت. حالا از آن سال ها زمان های زیادی می گذرد و همه ما با این ابوطیاره آهنی مانوس شدیم و وقتی سوارش می شویم لذت می بریم و اصلا در بسیاری از مسیرهای دور حاضر نیستیم، این امکان را با چیز دیگری عوض کنیم. این یک تکنولوژی است که شاید بعضی اوقات خطراتی داشته باشد، اما برای راحتی بشر ساخته شده است. پس چرا اکنون ورود تکنولوژی های جدید مانند اینترنت و فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی آنقدر چالش برانگیز هستند. مگر نه اینکه این تکنولوژی هم مثل خیلی از وسایل کشف شده دست بشری مثل همان هواپیما فایده های زیادی به ما می رساند. یک لحظه پیش خودمان فکر کنیم اگر اینترنت نبود چه می شد با این همه جمعیت، با این همه مشاغل مختلف و این همه نیاز به سرعت و حرکت و پویایی. واقعا چه مشکلاتی با نبودن اینترنت ایجاد می شد. خیلی از کارهایی که الان به راحتی انجام می دهیم، از انواع اطلاعاتی که در صدم ثانیه به دست می آوریم، کارهای بانکی که در کوتاه ترین زمان انجام می دهیم. خریدهای که می کنیم. ثبت نام هایی که برای کنکور و هزار و یک آزمون انجام می دهیم. مکاتبات راحتی که با هر کسی با تنها یک کلیک در هر نقطه از این زمین خاکی انجام می دهیم و هزاران هزار کار دیگر محروم می شدیم. شبکه های اجتماعی هم به تولید علم، انتقال تجربه ها و اطلاعات و غیره سرعت بیشتری بخشیدند و انتقال اطلاعات را به مراتب راحت تر از پیش کردند. فاصله ها را از بین بردند و دنیایی از تجربه های جدید برایمان ساختند. با این وجود هر چه این فضا گسترده تر می شود، بساط ترس ها، واهمه ها و انتقادها هم بیشتر می شود
نویسندگان
بهاره فتح آبادی
پژوهشگر حوزه ارتباطات