مدل معادلات ساختاری هوش معنوی با بهره وری و اثربخشی دبیران تربیت بدنی شهرستان گناباد

زمینه و هدف: رشد سریع مفهوم هوش معنوی وکاربردهای آن برای رهبران سازمان، مدیران منابع انسانی، کارکنان و عاملانتغییر اهمیت فراوانی دارد. هنگامی که ابعاد گوناگون معنویت در محیط کار استفاده شوند، بهره وری و اثربخشی سازمان افزایشمی یابد. همچنین هوش معنوی با تقویت معنویات و اعتقادات دینی موجب ثبات صفات پسندیده می شود. لذا هدف از پژوهش حاضربررسی رابطه بین هوش معنوی با بهره وری و اثر بخشی معلمان تربیت بدنی شهرستان گناباد میباشد. مولفه های هوش معنوی ازنظر کینگ ( 2008 ) شامل تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای شخصی، آگاهی متعالی وگسترش حالت هوشیاری می باشد.مواد و روشها: این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بوده و حجم جامعه و نمونه آماری برابر با 93 نفر کلیه دبیران تربیتبدنی شهرستان گناباد درسال تحصیل 96-1395 می باشد. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه هوش معنوی کینگ (r=95%)، پرسشنامه ارزیابی بهره وری نیروی انسانی براساس مدل آچیو (ACHIEVE) توسط هرسی و گلداسمیت (r=92%) و پرسش نامه اثر بخشی حمیدی با (r=90%) استفاده شد. جهت تحلیل داده های حاصل از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل واریانس استفاده شد و با استفاده از تکنیک مدلسازی معادله ساختاری و نرم افزارهای lisrel و SPSS22 فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان داد که بین ابعاد هوش معنوی (تفکر وجودی انتقادی، ارائه مفهوم شخصی، توصیه آگاهی متعالی وگسترش حالت هوشیاری) با بهره وری و اثر بخشی دبیران رابطه ی مثبت و معناداری وجوددارد. در نتیجه هوش معنوی بیشترموجب بهره وری و اثربخشی بیشتر می شود و در واقع هوش معنوی تقویت کننده بهرهوری و اثربخشی است.

کلیدواژه ها:

هوش معنوی ، بهره وری ، اثر بخشی ، دبیران تربیت بدنی