اهمیت پایش پدیده تغذیه گرایی با استفاده از روش های تشخیص الگو (مطالعه موردی: سد دز)

صنعت سدسازی بعنوان یکی از قدیمی ترین و پیچیده ترین فعالیت های توسعه محور همواره مدنظر جوامع مختلف بوده واز منابع مهم اقتصادی هرکشور محسوب می شود . اما گسترش روزافزون توسعه شهری و ساخت و سازهای بی رویه دراطراف رودخانه های منتهی به سدها و تخلیه غیرمجاز پساب های صنعتی وغیرصنعتی بالاخص مواد مغذی موجب تشدید پدیدهای تحت عنوان تغذیه گرایی گشته و کیفیت آب ورودی به سدها را بطور قابل ملاحظه ای کاهش داده است. لذا آگاهی از چگونگی تغییرات کیفیت آب سدها در اثر وقوع این پدیده درطی دوره های مختلف سال، فاکتور موثری درمدیریت کیفی آب این مخازن محسوب می شود. در این پژوهش به منظور شناسایی الگوی حاکم برپدیده تغذیه گرایی و طبقه بندی آن از یکی از روش های تشخیص الگو تحت عنوان ماشین های بردار پشتیبان استفاده شده است. با توجه به اهمیت دستیابی به دقت بالا و جلوگیری از پیچیدگی مدل تشخیص الگو، در این پژوهش از روش آنالیز اجزای اصلی و جهت طبقه بندی از کرنل های تابع پایه شعاعی، خطی و چندجمله ای استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که بکارگیری تکنیک آنالیز اجزای اصلی بطور قابل ملاحظه ای از پیچیدگی مدل کاسته و اعمال کرنل تابع پایه شعاعی نیز درطبقه بندی پدیده تغذیه گرایی در مقایسه با سه کرنل دیگر از قابلیت بیشتری برخوردار است. جهت صحت سنجی این مدل از داده های نمونه برداری شده ازسد دز در بازه زمانی بین آبان ماه سال 86 تا مهر ماه سال 87 استفاده شده است.

کلیدواژه ها:

طبقه بندی ، تغذیه گرایی ، کرن تابع پایه شعاعی ، آنالیز اجزای اصلی