شبنم راشدی - دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه کلام اسلامی دبیر فرهنگی،دانشگاه واحد تبریز،ایران.
علیرضا جمالی - کارشناسی برق عضو بنیاد ملی نخبگان مخترع،دانشگاه آزاد اسلامی واحد شیراز، ایران
نسرین صفایی - دانشجوی کارشناسی ارشد فقه حقوق دبیر فرهنگی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان،ایران.

یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر ذهن اکثر اندیشمندان حتی عموم را به خود مشغول کرده است مساله طلاق می باشد. در حال حاضر این پدیده در ایران به شکل یک مساله معضل اجتماعی ،مشکلات زیادی را برای افراد خانواده های در معرض طلاق به وجود آورده است .هدف این تحقیق بررسی تاثیر عوامل خانوادگی در میزان آمار طلاق در ایران می باشد.چارچوب نظری این پژوهش با توجه به تحقیقات پیشین مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته است، ترکیبی از نظریه های جامعه شناسی خانواده انحرافات اجتماعی می باشد که از نظریه های مبادله، توسعه خانواده، نظام ها، نقش ها نظریه شبکه ای در قسمت نظریه های جامعه شناسی خانواده از نظریه های دورکیم مرتن در قسمت انحرافات اجتماعی استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده روش اسنادی به اطلاعات گذشته می باشد. همچنین متغیرهای مدت شناخت میزان شناخت همسر قبل از ازدواج با گرایش مردان به طلاق رابطه معنادار ومعکوس دارند. در بررسی یافته ها تفاوت میانگین ها، تفاوت معناداری بین میانگین گرایش به طلاق زنان بر حسب، رابطه خویشاوندی با همسر، محل تولد زن، چند زنی بودن همسر علت اصلی طلاق شیوه آشنایی دیده می شود.و برای مردان فقط رابطه خویشاوندی معنادار می باشد. به هم ریختن کانون خانواده به خصوص، بودن فرزندان، گناهی است نابخشودنی.ناسازگاری خطایی است فردی ،تعرضی است که از جانب انسانی به انسان دیگر که با قدری گذشت دربسیاری از موارد قابل جبران است.طلاق امری است اجتماعی که صدمه زیان آن به جامعه میرسد عشق جوانان رابه تشکیل خانواده کمترمیکند، واعتماد اجتماعی را مخدوش می کند پس طلاق امری است ناموجه.

طلاق،گرایش به طلاق،فرهنگ خانوادگی، آسیب شناسی خانواده آمارهای طلاق