بررسی نقش استقرار مدیریت دانش بر یادگیری سازمانی کارکنان

بی تردید با نگاهی عمیق علمی به سازمان های جدید می توان گفت که آنان بر اساس دو مفهوم پیچیدگی آشفتگی به شدت تغییر کرده به دلیل شرایط زمانی که در آن واقع شده اند تفاوت های بسیاری با گذشته دارند، به گونه ای که ماهیت فعلی جهان بر اساس تغییرات گسسته بنیانی است. این تغییرات چنان سریع با رقابت بالا اتفاق افتاده است که سازمان های عظیم قرن بیستم تاب تحمل دوام در برابر دنیای نوظهور قرن بیست یکم را ندارند. بنابراین در این محیط های جدید سازمان ها برای بقا موفقیت خود به سامانه های طبیعی انعکاس های آن نیاز دارند تا بتوانند با تشخیص سریع تغییرات، خود را با آن انطباق دهند، این موضوع توجه سازمان ها را به سمت دانش معطوف کرد. زیرا دانش با ویژگی های بدیع پویای خود امکان پاسخگویی به ویژگی های محیط های جدید را فراهم می سازد، اهمیت دانش کاربرد آن در حیطه های گوناگون درسازمان مدیریت به عنوان رمزبقا موفقیت کسب مزیت رقابتی پایدار در اقتصاد به عنوان دارایی راهبردی بحث شده است. دنیای امروز غالبا به عنوان مکانی توصیف شده است که در آن تغییرات مداوم صورت میگیرد، بازارها وضعیت ثابتی ندارند بسترهای سیاسی قانونی غالبا جابهجا میشوند.فراتر از این موارد، تغییرات روی داده در فناوری سرعت ارتباطات را افزایش داده سازمانها را ملزم به بررسی پاسخ به نیازمندیهای مشتری نموده است. سازمانهای بزرگ با ساختار سنتی، توان انعطاف لازم برای همسویی با این تغییرات را ندارند برای بقای خود ناچارند تا تغییر ساختار دهند یا خود را به ابزارهایی مجهز کنند که توان رویارویی همسویی با تحولات جهانی را به دست آورند. یکی از مهمترین این ابزارها نهادینه کردن فرایند یادگیری درسازمان است. تحقیق حاضر به بررسی نقش استقرار مدیریت دانش بر یادگیری سازمانی می پردازد.نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که استقرار پیاده سازی مدیریت دانش بر یادگیری سازمانی نقش تاثیر مثبتی دارد.