بررسی رابطه بین سلامت روان با تفکراستراتژیک مدیران عالی و میانی

تفکر استراتژیک ابزاری است که به مدیران کمک می کند تا فرصت های جدید را خلق نمایند. یکی از ویژگی هایی که می توانداین فرآیند را سهولت بخشیده یا کند نماید، سلامت روان مدیر است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سلامت روان وتفکر استراتژیک به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران عالی و میانی یکمجتمع فعال اقتصادی در اصفهان به تعداد 100 نفر تشکیل دادند که از این میان با استفاده از جدول تعیین اندازه جرسی ومورگان ( 1970 ) و به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 80 نفر برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوریاطلاعات، پرسشنامه استاندارد سلامت روان (GHQ28) و تفکر استراتژیک بود. روایی هر دو پرسشنامه از طرف متخصصان مورد تایید قرار گرفته بود. همچنین پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب برابر 0/815 و 0/714 بدست آمده است. بهمنظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد با اطمینان 95 درصد متغیر سلامت روان با تفکر استراتژیک p=0/004), R=0/319)ارتباط مثبت معنادار دارد.

کلیدواژه ها:

تفکر استراتژیک ، سلامت روان