جایگاه انگیزه در میان عوامل تشکیل دهنده جرم

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,659

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ACLAW01_106

تاریخ نمایه سازی: 21 بهمن 1397

چکیده مقاله:

از جمله مباحث مهم حقوق کیفری بررسی نقش انگیزه در وقوع جرم و مسوولیت کیفری و مجازات است. انگیزه که گاه از ان به عنوان غرض یا هدف خاص ارتکاب جرم یاد می شود نقش موتور محرکه رفتار مجرمانه را اجرا می کند این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای می کوشد تا آموزه های کیفری در رابطه با انگیزه در تحقق جرممسوولیت کیفری و مجازات ها را از منظر مکاتب گوناگون مورد بررسی قرار دهد براساس نتایج حاصل از تحقیق، در حقوق جزا، اصل بر این است که انگیزه در تحقق جرم و تعیین نوع و میزان مجازات هیچ تاثیری ندارد و این به دلایلی چون حفظ مصلحت اجتماع و تقدم آن بر منافع فردی است. اما براین اصل، استثنایاتی وارد است. کثرت اندیشه های فردگرایانه اخیر، خواه ناخواه مقننین رابه سوی تشریع و تقنین قوانین و مقرراتی منطبق با تفکرات نو وخواسته اجتماع هدایت نموده و سیاست جنایی رادرطریقی که متضمن عنایت کامل به شخصیت مجرمین و البته بیشتر میل به هدف ذهنی مجازات، یعنی اجرای عدالت باشد، سوق داده است. درنتیجه این اندیشه های جدید در رابطه با سوءنیت و انگیزه دو طرز تفکر ارایه شده است: دانشمندان مکتب کلاسیک معتقدند که انگیزه نباید تاثیری در زوال مسیولیت داشته باشد در واقع درتعیین مسیولیت بیشتر به عمل ارتکابی توجه دارند تا به مرتکب. برعکس طرفداران مکتب تحققی، معتقدند آنچه برای جامعه و نظم آن خطر دارد، همان شخصیت مجرم است نه عمل ارتکابی. و چون انگیزه یکی از عوامل تعیین کننده شخصیت است، لذا منطقا نباید در تحقق جرم از آن چشم پوشید. طبق اصل کلی هر چند انگیزه در تحقق جرم تاثیر ندارد، اما در مواردی با وصف آن که ارکان سه گانه جرم محقق است، ولی انگیزه باعث می گردد که وصف مجرمانه از عمل گرفته شود و یا به عملی وصف مجرمانه داده شود.تطبیق مجازات با شخصیت واقعی و حقیقی مجرمین، یکی از هدف های پیشرفته حقوق جزا می باشد، که باتشکیل پرونده شخصیت که از پیشنهادهای مکتب دفاع اجتماعی نوین است عمل اثر انگیزه در ارتکاب جرم و میزان مجازات بررسی می گردد. تاثیر انگیزه در حقوق جزا، از یک طرف ریشه در اخلاق و وجدان جمعی دارد؛ چرا که ارزش اخلاقی همه اعمال انسانی، کاملا به انگیزه هایی بستگی دارد که از ابتدا موجود بوده اند و این چنین می باشد که انگیزه ها از نقطه نظر فردی و درونی به عنوان یک معیار برای ارزش اخلاقی عمل یا اهمیت آن محسوب می شوند. وجدان جمعی و افکار عمومی نیز قایل به تفکیک بین انگیزه های شریف و پست هستند و خواستار تشدید مجازات نسبت به مجرمانی که دارای انگیزه های پست و زننده ای هستند، می باشد و با مجرمانی که دارای انگیزه های نیکو و شرافتمندانه ای بوده اند، احساس همدردی نموده، خواستار بخشش و گذشت و یا تخفیف و تعدیل مجازات نسبت به آنها هستند و از طرف دیگر، تحت تاثیر و نفوذ جرمشناسی است که در حقوق کیفری جهت تعیین مسیولیت بزهکار، به شناسایی شخصیت مجرم توجه خاصی مبذول می شود؛ چرا که جدایی شخصیت انسان از اعمالش به هیچ وجه صحیح نیست انگیزه که جزیی از شخصیت فرد را تشکیل می دهد، در ارتکاب عمل مجرمانه نقش موثری دارد. بدین ترتیب لازم است که به انگیزه در مرحله دادرسی و تعیین جرم و مجازات توجه بیشتری شود تا مجازات متناسب با شخصیت واقعی آنان باشد..

نویسندگان

مسعود قمری

دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی دانشگاه قم

محمد علی حاجی ده آبادی

دانشیار دانشگاه قم